براساس ارزیابیهای صورت گرفته از مهمترین چالشهای مدیریت منابع و اصلاح الگوی مصرف آب در بخش معدن و صنایع میتوان به «عدم اصلاح قیمت آب و نبود برنامه مشخص برای واقعی کردن نرخ آن، فقدان سیاستها و برنامههای آمایش سرزمین، مصرف غیر بهینه آب برای تولید محصولات معدنی، محدودیت منابع مالی برای تامین آب مورد نیاز این بخش، فقدان نظام مدیریت یکپارچه منابع آب، کمبود خدمات و صنایع پشتیبانی بخش آب، عدم خوداتکایی مالی در نظام مدیریتی آب، آلودگی منابع آب مصرفی در بخش صنعتی به واسطه انواع پسابها و پسماندهای دارای منشأ صنعتی و معدنی، عدم استفاده مجدد از پسابهای گوناگون، بیتوجهی به میزان و نوع مصارف آب در صنایع معدنی از دیدگاه اقتصاد آب، کمبود و ناهماهنگی در قوانین، ضوابط و روشهای اجرایی در زمینههای مرتبط با آب، استفاده از مواد شیمیایی نامناسب و تخلیه آلودگیهای ناشی از آنها در منابع آب، نامناسب شدن کیفیت آب آشامیدنی و عدم رشد کافی و هماهنگ تجهیزات مرتبط، چالش تامین آب سالم برای روستاییان، ناکافی بودن الگوهای مصرف مناسب آب و کمبود تاسیسات و زیرساختها برای مقابله با بحرانها در زمانهای خشکسالی، کمبود امکانات در زمینه سنجش آلایندهها در منابع آب، آلودگی رودخانهها و منابع آب زیرزمینی به ویژه به دلیل گسترش صنعتی – معدنی غیراصولی روی سفرههای آب و عدم بهرهگیری از فناوریهای روز به منظور هوشمندسازی مدیریت منابع آب در بخش معدن و صنایع معدنی کشور» اشاره کرد.
چالشهایی که بازوی پژوهشی مجلس در گزارشی دو راهکار عمده و اصلی برای مدیریت آنها را اعلام کرد. براساس گزارش منتشر شده گزینه اول استفاده از آب شور دریا به جای آب شیرین (شیرینسازی آب دریا) و گزینه دوم استفاده از فرآیندهای بازیافت آب در کارخانههای صنعتی- معدنی از جمله استفاده از تیکنرهای آبی و فیلتراسیون است، دو راهکاری که میتواند معضل کمبود آب در معادن را تا حدودی برطرف کند.
پرمصرفهای معدنی
ارزیابی صورت گرفته از بررسی کیفیت و کمیت منابع آب در صنایع معدنی دنیا نشاندهنده آن است که از میان فلزات و آلیاژهای آهن، فولاد، طلا، مس، آلومینیوم، محصولات سیمانی و شن و ماسه، بیشترین مصرف آب مربوط به تولید فلز طلا و پس از آن تولید فلز مس است. در مقابل صنعت شن و ماسه و سیمان کمترین میزان مصرف آب را به خود اختصاص دادهاند. ارزیابی کیفیت وکمیت منابع آب در معادن و صنایع معدنی کشور با استانداردهای جهانی نیز نشاندهنده آن است که کارخانههای تولید فولاد و گندلهسازی در کشور نیازمند بازنگری اساسی در زمینه مدیریت منابع آب و اصلاح فرآیندهای مصرف و بازیافت آب هستند. در مقابل کارخانههای تولید مس در بخش تغلیظ و حلسازی تا حد زیادی توانستهاند میزان مصرف آب را مدیریت کرده و عملکرد خود را به استانداردهای جهانی نزدیک کنند. در مورد فلز طلا نیز مصرف آب در ایران حدود پنج برابر مصرف جهانی است و باید به سرعت طرحهای ویژهای تدوین و اجرا شود.
مدیریت منابع آب در دنیا
ارزیابیهای صورت گرفته نشاندهنده آن است که بهطور متوسط بیش از ۷۰ درصد مصرف آب در بخش کشاورزی و ۲۰ درصد در صنایع و انرژی و بقیه مصارف عمومی است و سهم معدن حدود ۲/ ۰ درصد دیده شده است. از سوی دیگر آب مصرفی در صنعت در کشورهای با درآمد بالا به مراتب بیشتر از کشورهای با درآمد پایین است. بسیاری از صنایع از آب شهری استفاده میکنند که به خاطر مصرف خانگی محدودیتهایی در مصرف آن اعمال می شود.
اما از جمله اقدامات انجام شده در دنیا برای مدیریت مصرف آب در معادن و صنایع معدنی میتوان به «اصلاح قیمت آب، نظارت بر نحوه استفاده از منابع آب، ایجاد شفافیت در میزان آب مصرفی در تمامی مراحل عملیات از اکتشاف تا تولید محصول، جلوگیری از آلودگی آب، تعامل با ذینفعان محلی و رقبا (بهخصوص بخش کشاورزی)، بازیافت و استفاده مجدد از آب و شیرینسازی آب و استفاده از آن بهعنوان یکی از منابع تامین آب معادن و صنایع معدنی» اشاره کرد. با توجه به این گزارش در حال حاضر ۳۳ کشور جهان با بحران آب روبه رو هستند که ۱۴ کشور در خاورمیانه قرار دارند در حالی که با افزایش رشد جمعیت و توسعه شهرها و زیرساختها برای محصولات فلزی، افزایش تقاضا در بازار وجود خواهد داشت و به دنبال آن نیز افزایش مصرف و تقاضای آب مطرح میشود و ایران نیز جزو کشورهایی است که با بحران جدی آب روبهرو است. استفاده از آب دریا یکی از روشهایی است که میتواند در بحران کمآبی حال حاضر به کمک کشورهای بحرانزده بیاید؛ اما در این میان این نکته اهمیت دارد که استفاده از آب دریا در صنایع معدنی به دلیل وجود برخی ترکیبات و املاح که در آن وجود دارد، دارای مزایا و معایبی است.
از جمله معایب آن خوردگی تجهیزات معدنی به علت وجود یون کلرید در آب دریاست. به همین دلیل قبل از استفاده از این روش باید خصوصیات سنگ معدنی، نوع تجهیزات معدنی، هزینههای اجرایی و شرایط محیط زیست منطقه بهطور کامل بررسی شود. گزارشهای منتشر شده نشاندهنده آن است که هزینههای سرمایهگذاری و اجرایی واحدهای آبشیرینکن در کشورهای مختلف نسبت یکسانی دارند و در حدود ۵/ ۱ دلار به ازای هر مترمکعب آبشیرینشده برآورد شده است. اما هزینههای انتقال آب در کشورهای مختلف متفاوت است، بهطوری که تابعی از موقعیت قرارگیری کارخانه از کارخانه آبشیرینکن خواهد بود و از ۵/ ۰ تا ۴ دلار به ازای انتقال هر مترمکعب آب انتقال داده شده متغیر است.
منبع:دنیای اقتصاد