پتانسیل بازارسازی در این فاز نتوانست از دادههای غیرواقعی جو روانی حمایت کند یعنی سیگنالهای افزایشی قیمت دلار در هفته گذشته و جرقههای رشد نرخ در بازار فولاد خیلی هم قوی نبود و نتوانست تاثیرگذاری خودش را از هفته گذشته به هفته جاری وارد کرده و تسری دهد، در واقع این وضعیت باعث میشود پتانسیل بازارسازی در بازار کاهش پیدا کند، مگر آنکه بازهم شاهد تغییر فاز جدی قیمت دلار باشیم.
از طرفی رشد قیمتها در اواخر هفته گذشته نابنیادین بود، یعنی سیگنالهایی که روند عمومی عرضه و تقاضا و کشف نرخ را توجیه یا تشریح میکند از رشد نرخ حمایت نمیکرد که با استناد به گزارش اخیر باید گفت این رشد قیمتها فقط در کوتاهمدت قدرتنمایی میکند؛ به این معنا که فقط در کوتاهمدت میتوان انتظار تداوم قیمتهایی با آن اندازه از افزایش را آنهم در شرایط کنونی بازار داشت که دقیقا این اتفاق رخ داد، یعنی رشد نرخ تنها یک روز کاری کامل در بازار اجازه خودنمایی پیدا کرد و از اواسط روز شنبه شاهد کاهش نرخ در بازار فولاد بودیم. تا به اینجا بررسی گذشته کوتاه مدت بازار نشان داد، طی بررسی گزارش فولادی بازار در مورخ ۱۹ مهر و با عنوان «سناریوی تکراری رشد نابنیادین قیمت») به آن استناد کرد کاملا درست بود؛ از سوی دیگر در بازه کنونی سیگنالهای دیگری در حال تاثیرگذاری روی بازار است که از آن جمله میتوان بهعنوان سیگنال اول به کاهش قیمتها در اغلب بازارها مثل بازار پلیمرها، بازار سهام، بازار دلار و بازار سکه اشاره کرد.
سیگنال دوم: فراز و فرودهای حجم عرضه در بورس کالا و انتظار تداوم عرضههای جذاب بر پایه معاملات شمش در ماههای گذشته و عرضه محصولات نهایی تولیدشده از آن مخصوصاً میلگرد است.
سیگنال سوم: اما و اگرهای آب و هوایی و کاهش جذابیت خرید با فرض دشواریهای حملونقل است که بهصورت بنیادین باعث میشود جذابیت خرید کاهش پیدا کند و حتی در کنار آن جذابیت انبارداری هم در روزهای سرد سال کاهش پیدا کند و البته با توجه به نوسان قیمتها در همین روزهایی که در آن قرار داریم، احتمال خریدهای سفتهبازی را تضعیف میکند. همانطور که قبلاً اشاره کردیم، جرقههای رشد قیمتها در بازه کوتاهمدت اخیر از دادههای بنیادینی برخوردار نبود؛ بنابراین شائبه بازارسازی را تقویت کرد و همانطور که عنوان کردیم بازار پتانسیل این بازیها را ندارد و دقیقا بعد از گذشت کمتر از یک هفته این دادهها خودنمایی کرد و در این برهه شاهد واقعی شدن قیمتها در بازار هستیم و در همین وضعیت هم میتوانیم بگوییم که سیگنالهای واقعی تاثیرگذار بر بازار در چارچوب حجم عرضه و تقاضا است که دورنمای قیمتها را تعیین میکند.
اهمیت چشمانداز بازار در برهه کنونی
آنچه که از این به بعد و در بازار کنونی مهم است، موضوع «دورنمای بازار» است که در گزارشهای قبلی هم تلاش بر این بود که به همین مساله اشاره کنیم، در واقع در این بازه زمانی بر آن بودهایم که به دادههای زیرپوستی بازار اشاره کنیم که بتواند چهره واضحتری از آینده بازار را برای معاملهگران تعریف و ترسیم کند که در این راستا کمترین زیان احتمالی را به مصرفکننده نهایی وارد کند.
شرایط فعلی نشان میدهد که دادههای موجود از تکانههای رشد قیمتی، حتی با احتمال بازارسازی هم تبعیت نمیکند؛ این سیگنال به معنای آن است تا وقتی که این روند عمومی در بازارهای مختلف و بازار فولاد و با فرض عدم جذابیتهای خریدهای واسطهگری و سفتهبازی تداوم داشته باشد پتانسیل افت قیمتها وجود دارد، این شرایط در حالی است که در بازه کنونی درخصوص شتاب کاهش نرخ نمیتوان به صراحت صحبت کرد، قیمتهای فعلی در بازار اگرچه به نسبت هنوز بالا است، اما و اگر این قیمت را با ارزش دلاری همین بازارها داشته باشیم خواهیم فهمید که جذابیت صادراتی آنها پابرجاست، اما بحث تعهدات ارزی برای صادرات هنوز هم وجود دارد، بنابراین یک سرعت گیر مهم برای توسعه صادرات حتی به کشورهای منطقه هم بهشمار میرود. به نقل از روزنامه دنیایاقتصاد عراق بهعنوان یکی از مهمترین بازارهای صادراتی فولاد است که در اینباره بحثهای جانبی درخصوص بازار را باید مورد لحاظ و محاسبه قرار داد، در مناطق جنوبی عراق که بیشتر شیعهنشین هستند، جذابیت خرید و البته پتانسیلهای حمل و نقل گمرکی تا حدودی محدود شده است؛ این سیگنال یک داده منفی برای بازار و برای دادههای صادراتی کشور در حوزه فولاد است. در کنار همه این موارد نمیتوان انتظار رشد بنیادین، قدرتمند و هیجانی تقاضا را در بازار داخلی داشت و تا زمانی که این وضعیت ادامه داشته باشد، جرقههای رشد قیمت حتی اگر ثبت شود مقطعی است و به نظر میرسد بازار پیشین فولاد پتانسیل شکست را دارد.
کارشناسان فولاد درخصوص بازگشت یکباره قیمتها بر این باورند که در شرایط فعلی انتظار سقوط آزاد قیمتها را هم نداریم، بلکه اگر روند کاهشی قیمت ادامه پیدا کند باید بهصورت پلکانی و متعادل صورت بگیرد تا بازار به یک ثبات نسبی دیگر برسد، این در حالی است که هنوز اما و اگرهایی در مورد برخی از واقعیتهای زیرپوستی بازار فولاد وجود دارد، بهعنوان مثال مشاهده میشود که قیمتها در بورس کالا و بازار آزاد از یک «همخوانی کامل» برخوردار نیست، در کنار این سیگنال «بهای شمش» فراز و فرودهای خاصی داشته است که در مقایسه با قیمت قراضه در بازار داخلی نشان میدهد که هنوز گپهای قیمتی وجود دارد، این گپ قیمتی را شاید بتوان یک «پاشنه آشیل» مهم برای بازار بهشمار آورد، یعنی اگر این روند قیمتی، مکانیزم کشف قیمت در بورس کالا باشد، به معنای آن است که بازار پتانسیل یک گام عقبنشینی را دارد، اما اگر بازار در مقابل این سیگنال مقاومت کند و بهصورت بنیادین با فرض هزینه تولید برای خیلی از فولادسازان و واحدهای نوردی شاهد کاهش قیمتها در بستر بازار(شمش، میلگرد و قراضه) نباشیم ممکن است اما و اگرهای جدیدی در بازار وارد شده و مورد بررسی قرار گیرد؛ این در حالی است که در حالحاضر نمیتوانیم درخصوص این موضوع اظهارنظر قاطعی داشته باشیم، چون شرایط بازار آرامشی ندارد که دادههای منطقی در شرایط فعلی خودنمایی کند و در واقع بازار به زمان نیاز دارد آنهم با این پیشفرض که عرضهها در بورس کالا به نسبت بالا است و تا شرایطی که این وضعیت ادامه دارد(انتظار آن هم وجود دارد که عرضهها افزایش یابد) پتانسیل قدرتمندی برای رشد قیمتها در بازار داخلی وجود ندارد، اما نمیتوان پتانسیل احتمالی جرقههای مقطعی قیمتی را هم فراموش کرد، همان اتفاقی که در هفته گذشته رخ داد.
منبع: دنیای اقتصاد