چت

رفتار زیگزاگی در بازار فولاد

بازار فولاد در حال سپری کردن روزهای پیچیده‌ای است؛ به‌طوری‌که‌ این بازار در حال حاضر با دو سیگنال کاملا متضاد روبه‌رو است، سیگنالی که «روند افزایشی» و سیگنالی که «روند کاهشی» نرخ را هشدار می‌دهد.‌

رفتار زیگزاگی در بازار فولاد

به‌عنوان مثال معاملات روز سه‌شنبه در بورس کالا از پتانسیل رشد نرخ مخصوصا برای تیرآهن حکایت داشت، از این رو شاهد یک افزایش قیمت بزرگ در این بازار بودیم تا جایی که قیمت تمام شده تیرآهن برای تحویل اواخر خرداد به بیش از ۵ هزار و ۱۰۰ تومان رسید که البته این نرخ برای سبد مخلوط تیرآهن به معنی تکانه‌های شکننده‌ای از رشد قیمت‌ها در بازار داخلی است، همین سیگنال موجب شد که جریان افزایشی مهمی از روز سه‌شنبه در بازار داخلی آغاز شود و حتی در روز چهارشنبه هم ادامه یابد که البته از ظهر دیروز این روند متوقف شد و بازار بعد از افزایش قیمت صبح روند کاهشی پیش گرفت و به ثبات رسید. این روند به این معنی است که یک جریان صعودی زودتر از حد انتظار در بازار فولاد آغاز شده است. در مقابل شاهد ضعف تقاضای واقعی در این بازار هستیم؛ عواملی همچون کاهش سنتی فعالیت‌ها در ماه رمضان، ضعف نسبی تقاضا و نبود سیگنال جذاب و مهم از رشد تقاضا در بازار مشاهده می‌شود اما به رغم این موضوعات باید به شائبه‌های بازارسازی موجود در ذات بازار نگاه کرد، هرچند این شائبه را نمی‌توان با داده‌های موجود در بازار آزاد اثبات کرد، زیرا سیگنال اصلی از بورس کالا آغاز شده و به بازار داخلی سرایت کرده است (بیشتر بودن قیمت فولاد در بورس کالا به نسبت بازار آزاد).

در ادامه این روند را می‌توان فاز اول بازار در نظر گرفت، اگرچه انتظارها بر این است که در اواخر ماه رمضان بازار از حالت رکود خارج شود؛ بنابراین رشد قیمت‌ها و افزایش حجم معاملات در آن زمان منطقی به نظر می‌رسد ولی رشد نرخ طی روزهای اخیر به معنی «پیش‌خور کردن داده‌های افزایشی» است که می‌تواند سرعت‌گیری برای رشد قیمت‌ها در اواخر ماه رمضان باشد؛ اما روند عکس این سیگنال طی روز گذشته در بورس کالا دیده شد، به این معنا که «سبد میلگرد فولاد کاوه اروند» با قیمت پایانی ۴ هزار و ۳۰۰ تومان مورد معامله قرار گرفت که این نرخ برای این کالا، یکی از پایین‌ترین نرخ‌ها در هفته‌های اخیر به شمار می‌رود (هرچند به‌صورت کلی فولاد کاوه اروند قیمت‌های پایین‌تری را به نسبت سایر تولیدکننده‌های همین کالا دارد که این نکته باید در نظر گرفته شود)‌ اما این کالا که در روز گذشته معامله شد،‌ به نسبت معامله همین کالا در تاریخ ۱۶ اردیبهشت از یک کاهش نرخ بیشتر برخوردار است به این معنا که قیمت دیروز آن ۴ هزار و ۳۱۰ تومان ثبت شده بود اما قیمت پیشین آن ۴هزار و ۳۸۸ تومان بود، بنابراین در اینجا شاهد یک فاز کاهشی جدید هستیم که در این باره می‌توانیم این تحلیل را مطرح کنیم که اگر رشد قیمت‌های روزهای گذشته در بازار تیرآهن از بورس کالا آغاز شده،‌ بنابراین کاهش نرخ‌های پیش رو هم باید از بورس کالا شروع شود که این سیگنال هم از معاملات رسمی بورس قابل رهگیری است.

با توجه به این شرایط می‌توان این نکته را مطرح کرد که در ضعف نسبی تقاضا، رشد قیمت‌های فعلی احتمالا مقطعی است و فراگیری و شتاب بالایی ندارد، اگرچه اواخر هفته جاری شاهد خودنمایی روند افزایشی هستیم و حتی احتمال دارد این روند صعودی در اوایل هفته آینده هم ادامه داشته باشد اما با توجه به تعطیلات پیش‌رو، ضعف تقاضا و اما و اگرهای بحث صادرات، کج‌دار و مریزهای سختگیری‌های صادراتی و ممنوعیت آن برای بسیاری از واحدهای تولیدی این احتمال را باید مطرح کرد که این روند افزایشی قیمت‌ها مقطعی باشد و عمق چندانی نداشته باشد. از طرفی در مورد دورنمای بازار ساده‌ترین برآوردی که فارغ از اتفاقات و رخدادهای روزانه و پیش‌بینی نشده بازار، در مورد روزهای آینده باید به آن اشاره کرد تاثیرگذاری تعطیلات پیش‌رو است که احتمالا بازار را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و احتمالا اگر قرار باشد بازار حرکت قدرتمندی داشته باشد بعد از تعطیلات پیش‌رو شاهد آن خواهیم بود، اگرچه رفتار زیگزاگی بازار یعنی فراز و فرود قیمت‌ها در بازه‌های زمانی همچون «روزهای گذشته»، «هم‌اکنون»، و «روزهای آینده» هم احتمالا ادامه خواهد داشت، بنابراین می‌توان گفت روزهای نوسانی را در پیش رو خواهیم داشت.

بازار چرا شکننده شد؟

بعد از افزایش قیمت دو هفته‌ای که فولاد از تاریخ ۲۱ اردیبهشت و قبل از آن داشت، از تاریخ شنبه ۲۱ اردیبهشت به بعد وارد فاز کاهشی شد که این واکنش بازار فولاد در روز شنبه با تاثیر از خبر ممنوعیت صادرات فولاد کلید خورد، بازار در برهه کنونی اما بسیار حساس و شکننده عمل می‌کند زیرا هیچ‌گونه مصرف داخلی وجود ندارد و این بازار تبدیل به ابزاری در دست واسطه‌ها شده است که در این بستر اقدام به خرید و فروش می‌کنند. اگر به آمار خروجی کارخانه‌ها رجوع کنیم متوجه خواهیم شد که بخش عمده‌ای از کالاها به سوی انبارها حمل می‌شود و این حجم از کالای وارد شده به انبارها نقش و خروجی در پروژه‌های ساختمانی و صنعتی ندارند، بنابراین این کالاها در انبارهای شهرهای مختلف اعم از اصفهان، مشهد و... انباشته می‌شوند.

در واقع اگر خبر ممنوعیت صادرات و روند تاثیرگذاری آن را در ابتدای هفته روی بازار بررسی کنیم، واکنش بازار،‌ واکنشی عملی نبود، به این دلیل که پیش از این اعلام شده بود که فقط کارخانه‌هایی که در بورس کالا اقدام به عرضه می‌کنند اجازه صادرات خواهند داشت، بعد از این واکنشی که بازار نشان داد، کاهش قیمت بسیار شدید بود یعنی اگر بازار در ظرف ۱۵ روز به میزان ۷ درصد افزایش قیمت را از سرگذراند، در عرض ۳ روز با ۱۰ درصد کاهش قیمت مواجه شد، در این باره مشاهده می‌شود که بازار در این برهه حس کرده است که قیمت‌ها به اندازه کافی به کف رسیده است و اگر معیاری برای افزایش قیمت کلیه کالاها در نظر بگیریم متوجه خواهیم شد که افزایش قیمت تمامی کالاها در مقایسه با فولاد بیشتر بوده است، بازار فولاد در اینجا احساس واقعی نشدن قیمت را نسبت به بقیه بازارهای کالایی دارد و در پشت سپر افزایش قیمت حرکت می‌کند،‌ اما با توجه به اینکه این کالا،‌ کالایی مصرفی و نه سرمایه‌ای است به محض توقف قیمت، کاهش چشمگیر را از سر می‌گذراند.

طی دو روز گذشته که قیمت در بازار باز هم سمت و سوی افزایشی گرفت روند خرید و فروش بیشتری را هم تجربه کرد و از حالت رکود ثابت خارج شد، عرضه‌هایی که در بورس کالا صورت گرفت با توجه به اینکه چندان قابل توجه نبود و طی آن رقابت رخ داد، یک پیام و هشدار را به بازار مخابره کرد که اگر عرضه‌ای در بازار صورت می‌گیرد و خریداری هم هست امکان افزایش قیمت هم هست،‌ در اینجا نوع عرضه بر مبنای اینکه میلگرد یا تیرآهن باشد هدف بازار نیست، بلکه همین‌که رقابتی در بورس می‌شود اثرگذاری خود روی بازار را به همراه دارد و از زمانی که معاملات روز سه‌‌شنبه در بورس کالا تایید شد روند افزایشی قیمت در بازار فولاد شروع شد.

یکی از فعالان بازار درخصوص تحرکات بازار گفت: افزایش قیمت‌ها در این بازار به‌صورت روزانه است به این معنا که روز گذشته قیمت میلگرد نیشابور ۴ هزار و ۹۵۰ تومان اعلام شد و در نقطه مقابل میلگرد کویر ۵ هزار و ۲۰۰ تومان اعلام شده است،‌ در اینجا اختلاف قیمت ۲۵۰ تومانی مشاهده می‌شود، این به چه معنا است؟ مگر می‌شود در یکسو بازار «گرم» و در یکسو تا این اندازه «سرد» باشد؟ در واقع پاسخ به این نکته در غیبت و نبود تقاضای واقعی است،‌ چنانچه بازار یک ساعت مثبت و ساعتی بعد منفی است، در این باره پیش‌بینی رکود بیشتر از پیش‌بینی تورم در بازار است و در واقع بازار، آهنگ رکودی را پس از افزایش و کاهش‌های قیمت آغاز کرده است که در نهایت پس از تقلاهای بسیار به سمت رکود می‌رود.

منبع:دنیای اقتصاد

دیدگاه ها
×