این بار و پس از گذشت پنج ماه خبرهایی از کاهش دامنه نوسان از ۵ به ۲ درصد به گوش میرسد. دراین میان عدهای از کارشناسان وجود چنین محدودیتهایی را دامن زدن به هیجانات بازار میدانند و عدهای دیگر معتقدند این تصمیمات از هیجانات مقطعی و غیر منطقی بورس چه در شرایط رشد و چه در زمانهای ریزش بازار جلوگیری میکند. به اعتقاد موافقان «حد نوسان ۵درصد در شرایط عادی مناسب است اما زمانی که بازار بهطورغیرعادی به سمت بالا یا پایین حرکت میکند کاهش دامنه نوسان موجب میشود صاحبان سهام راحتتر تصمیمگیری کنند. زمانی که دامنه را محدود میکنیم خود به خود شتاب بازار از حالت روانی و گردش معاملات خارج خواهد شد.»
به نظر میرسد رشد افسارگسیخته شاخصهای بورس و ورود بیسابقه عموم مردم به بازار سرمایه مسوولان بازار سرمایه را بر آن داشته تا با اعمال محدودیتهای جدید از هیجانات بازار بکاهند. به اعتقاد کارشناسان کاهش دامنه نوسان در بازار سرمایه منجر به جلوگیری از نوسانات شدید و رشد بدون پشتوانه سهام شرکتهای کوچک میشود و به تقویت معامله سهام شرکتهای بنیادی و بزرگ کمک خواهد کرد. براین اساس به نظر میرسد وضع چنین مقرراتی، در جهت صیانت و حمایت از سرمایه افراد تازهوارد به بورس ضروری است و باعث امنتر شدن بورس خواهد شد.
اما مخالفان میگویند: ایجاد محدودیت به نفع بازارها نیست و به خصوص محدودیت دامنه نوسان در بورس سبب کند شدن روند معاملات شده و اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار میدهد. تجربه نشان داده، وضع چنین قوانینی تاثیر قابل ملاحظهای در کلیات روند بازار سرمایه نداشته و صرفا برای جلوگیری از هیجانات زودگذر اتخاذ میشود. به گفته فعالان بازار سرمایه، هرچند این کار جلوی روان بودن بازار را میگیرد اما با توجه به شرایط موجود این نوع تصمیمات از سوی مسوولان سازمان در زمان کاهش یا افزایش بیش از حد شاخصها اتخاذ میشود.
با سیاست کاهش دامنه نوسان کاملا موافق هستم. با رشد بیش از ۲۸۰ درصدی بازار از ابتدای سال سهامداران زیادی با سرمایه اندک وارد بازار شده و انتظار بازدهی کلان دارند. با کاهش دامنه نوسان این معاملهگران به سرعت از بازار خارج خواهند شد و امکان ریزش بازار نیز وجود دارد. از دلایل کاهش دامنه نوسان میتواند حذف معاملهگران کوتاهمدت و جو حبابی بورس باشد. درصورت تحقق این مهم بازار به ارزش واقعی خود نزدیکتر خواهد شد و سهامداران جدید انتظار رشد نجومی سهام خود را همانند کسانی که مدت زیادی در بورس فعالیت داشتند ندارند. با اجرای این سیاست روند متعادلتر و صفهای خریدوفروش بیشتر شده و مردم عادی به آرامش بیشتری میرسند. در مجموع نوسان۲ درصدی قیمت در روز نه تنها موجب تغییر کمتر قیمتها خواهد شد بلکه شاخص کل نیز کمتر از تغییرات نرخ تاثیر میپذیرد.
ایجاد محدودیت به نفع بازارها نیست و به خصوص محدودیت دامنه نوسان در بورس سبب کند شدن روند معاملات شده و اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار میدهد. سیاست کاهش دامنه نوسان دو دلیل میتواند داشته باشد. اول اینکه احتمال ریزش سنگین دربازار سرمایه وجود دارد و دولت ممکن است برای جلوگیری از ضرر بیشتر سهامداران چنین تصمیمی گرفته باشد. با اجرایی شدن کاهش دامنه نوسان به نوعی سهامداران مرگ تدریجی را تجربه خواهند کرد. اگر در سقوط این مهم محقق شود صفهای فروش بیشتر شده و به لحاظ روانی آسیب بیشتری به معاملهگران خواهد رسید. دوم اینکه درصورتی که برای اصلاح شاخص و قیمتها چنین موردی مطرح شده است باید گفت در حال حاضر رشد هیجانی آنچنانی در بازار سرمایه نداریم. کاهش دامنه نوسان لزوما به معنی افت شاخص و ریزش بازار نیست. اگر در آینده نزدیک افت شاخص کل را شاهد باشیم این مهم میتواند جو روانی بیشتری داشته باشد و صفهای فروش را طولانیتر کرده و مدت زمان زیادی در صفها در انتظار خواهیم ماند. در شرایط فعلی اجرای سیاست کاهش دامنه نوسان تاثیر چندانی در بازار نخواهد گذاشت و بازار همانند روزهای گذشته نوسانی خواهد بود.
با اجرای چنین تصمیمی کاملا مخالف هستم. در صورتی که بخواهیم قوانین بورس را رعایت کنیم حجم مبنا باید حذف شود. بورس بازار حراج است و ایجاد هرگونه سیاستی که منجر به گره معاملاتی شود خلاف قانون حراج است. در 17 سال گذشته حجم مبنای تعریفشده هیچ سنخیتی با قیمت آغازین و قیمت پایانی و تطبیق این دو باهم ندارد و سبب ایجاد صف خرید و فروش شده و حراج اتفاق نمیافتد و اسم چنین بازاری بورس نیست. با کاهش دامنه نوسان به حجم صفهای فروش و خرید اضافه شده و روند معاملات را کند کرده و شاخص را تحتتاثیر قرار میدهد. دامنه نوسان دربازارهای سرمایه سایر کشورها بیش از 5 درصد است و اگر سهمی در یک روز به سقف دامنه نوسان رسید آن نماد بسته شده و بعد از ساعاتی مجددا معاملات از سرگرفته میشود و مانع ایجاد صفهای خرید و فروش میشوند.
در چنین شرایطی کاهش دامنه نوسان میتواند برای سهامداران کوچک بسیار مهم باشد و باعث خروج بعضی از این سهامداران شود. برای کنترل و مدیریت بازار سرمایه بهتر است دولت از ابزار دیگری به جز کاهش دامنه نوسان استفاده کند. اجرای چنین سیاستی سبب کندی روند معاملاتی شده و سرمایهگذاران در خرید و فروش احتیاط بیشتری به خرج خواهند داد. سرمایهگذاران بورسی سهام خود را در بلندمدت نگهداری کرده تا زمانی که به قیمت مورد نظرشان نزدیک شد و بازدهی قابل توجهی را کسب کنند و سهام خود را به فروش برسانند. وضع چنین قوانینی تاثیر قابل ملاحظهای در کلیات روندهای بازار سرمایه نداشته و صرفا برای جلوگیری از هیجانات زودگذر اتخاذ میشود.
منبع: دنیای اقتصاد