در جهت این چشمانداز باید فعالیت خود را در زمینههای ذیل تقویت کنیم:
نخست؛ بومیسازی و جایگزینی قطعات تولید ملی و باکیفیت مورد استفاده در صنعت فولاد با نمونه مشابه خارجی.
دوم؛ استفاده از تکنولوژیهای جدید و بهکارگیری استعداد و نخبگان ایرانی که در صورت انجام و پشتیبانی نهتنها میتوانیم در کل زنجیره فولاد حرفهایی برای گفتن داشته باشیم، بلکه قدمی بزرگ برای انتقال تکنولوژی خود و ساخت کارخانههای تولید فولاد در دنیا است.
سوم؛ برای رسیدن به اهداف، تهدیدهایی در زمینه تامین مواد اولیه وجود دارد که سر منشأ آن سنگآهن بود که تولید کنسانتره را کاهش داد. در پی آن کمبود گندله و در نتیجه کمبود قابل ملاحظه آهن اسفنجی که متاسفانه همین کمبود باعث شد برنامهریزی که برای امسال بابت تولید ۲۸ میلیون تن فولاد در نظر گرفته بودیم کاملا محقق نشود و در نهایت به ۵/ ۲۶ میلیون تن خواهیم رسید. علت اصلی این امر رکود بازار فولاد جهان در سالهای اخیر بوده که شاهد تعطیلی بسیاری از کارخانههای فولادی در جهان بودیم و این امر باعث شد فعالیت در زمینه اکتشاف کمرنگ باشد. در دو سال اخیر با راه افتادن و فعالیت مجدد بازار فولاد جهان با توجه به افزایش مصرف سنگآهن و اینکه سرمایهگذاری در زمینه مطالعه و اکتشاف و معدن زمان خود را میطلبد به نظر میرسد در سالهای آتی مشکلات زیادی در زمینه تامین مواد اولیه خواهیم داشت که این خود حمایت همهجانبه دولت و عزم راسخ مقامات برای فعالیت پررنگ در این زمینه را میطلبد تا بتوانیم علاوه بر جبران وقفه بهوجود آمده به چشمانداز و اهداف ۱۴۰۴ نزدیکتر شویم.
از سوی دیگر با تحریمهای جدید صنعت فولاد توسط آمریکا در زمینه کک سوزنی و الکترود گرافیتی باید در دو مقوله فعالیت جدی صورت گیرد:
الف) تحقیق و توسعه برای تولید در داخل ب) خرید تکنولوژی و مشارکت با شرکتهایی که در شرایط کنونی توان و علاقه همکاری با شرکتهای ایرانی را دارند که بتوان این وابستگی را به حداقل رساند و امیدواریم در سالهای آتی از یک واردکننده مطلق به صادرکننده تبدیل شویم. با نیم نگاهی به تحریمهای سنگین بهخصوص صادرات نفتخام و با توجه به اینکه در زمینه فولاد نشان دادیم با وجود تحریمهای صادراتی، تمامی فولاد عرضه شده در بازار برونمرزی با موفقیت به فروش رفت و باعث بازگشت ارز به کشور و کم کردن فشار از روی دولت شد، باید با برنامهریزی دقیق محوریت صادرات کشور روی فولاد تنظیم و متمرکز شود، برخلاف شرایط کنونی که هر از گاهی صادرات فولاد به علت کاهش قیمت داخلی محدود میشود که این خود مشکلات عدیدهای دارد. «بروز مشکل مالی و نقدینگی برای شرکت های فولادی»، «ایجاد رانت بین قیمت بورس و قیمت واقعی فولاد» و «قاچاق کالا» از جمله این مشکلات هستند. همچنین قیمت شمش صادراتی بالاتر از قیمت میلگرد صادراتی است که این امر باعث شده کشورهای واردکننده میلگرد از ایران به علت سیاست Anti dumping تعرفه سنگینی برای واردات محصولات فولادی ایران در نظر بگیرند.
در نتیجه به نظر بهترین سیاست، روش رهاسازی و آزادسازی قیمتها در کل زنجیره فولاد است و اینکه اجازه دهیم عرضه و تقاضا جایگاه خود را پیدا کنند و در هر قسمتی که خلأ و کمبود وجود دارد به خاطر سودآوری بالاتر سرمایهها به سمت آن حرکت کند تا شاهد تعادل در کل زنجیره در سالهای آتی باشیم.
دنیای اقتصاد