پایان سوداگری با مالیات بر عایدی

مرکز روابط عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت اقتصاد در پاسخ به مطلب مورخ ۸/ ۱۱/ ۱۴۰۱ روزنامه «دنیای اقتصاد» با عنوان «بن‏‏‌بست اصلاحات اقتضایی» اعلام کرد، اعمال مالیات بر عایدی سرمایه منجر به خروج سوداگران از بازارهایی که مستقیما با معیشت مردم ارتباط دارند، می‌شود و به‌تدریج با افت انتظارات تورمی نوسانات قیمتی و تورم کاهش خواهد یافت.

پایان سوداگری با مالیات بر عایدی

اعمال مالیات بر عایدی سرمایه منجر به خروج سوداگران از بازارهایی که مستقیما با معیشت مردم ارتباط دارند، می‌شود و به‌تدریج با افت انتظارات تورمی نوسانات قیمتی و تورم کاهش خواهد یافت. مرکز روابط عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت اقتصاد در پاسخ به مطلب مورخ  ۸/ ۱۱/ ۱۴۰۱ روزنامه «دنیای اقتصاد» با عنوان «بن‌‌‌بست اصلاحات اقتضایی» توضیح داد: همچنان که در این یادداشت اذعان شده، مالیات بر عایدی سرمایه یک عرف پذیرفته‌شده در اقتصادهای دنیاست؛ اما نویسنده معتقد است به دلیل مشکلاتی همچون تورم این‌گونه اصلاحات اقتصادی در کشور ما کارساز نیست.سوال اینجاست که چرخه معیوب تورم و سوداگری و موج‌سواری دلالان بر تورم آیا نباید اصلاح شود؟ مقوله تورم در اقتصاد ایران با انتظارات تورمی در هم آمیخته شده است و زمانی که رشد نقدینگی با تورم دارایی‌های سرمایه‌ای و بازدهی فعالیت‌های نامولد همراه می‌شود، در فقدان قوانینی همچون مالیات بر عایدی سرمایه، انتظار بازدهی بالا از فعالیت‌های سفته‌بازانه، بازار سوداگری را داغ می‌کند.

شکستن این سیکل معیوب و تکرارشونده در اقتصاد ایران تنها با کاهش سوداگری و از صرفه انداختن آن از بین می‌رود که اصلی‌ترین راهکار آن قانون مالیات بر عایدی سرمایه است. با حذف این چرخه تقاضا برای نقدینگی در فعالیت‌های سفته‌بازان کم شده، رشد نقدینگی کاهش یافته و به دنبال آن تورم کاهش می‌یابد. بنابراین مالیات بر عایدی سرمایه می‌تواند نقطه شروعی در کنترل تورم باشد و نمی‌توان گفت چون تورم هست پس نباید به سراغ حذف یکی از عوامل آن رفت. مالیات بر عایدی سرمایه یکی از طرح‌های مهم است که در آینده یکی از قوانین مهم مالیاتی کشور خواهد بود. هدف طرح مالیات بر عایدی سرمایه که یک پایه مالیاتی جدید محسوب می‌شود مقابله با سوداگری در اقتصاد است.

مالیات بر عایدی سرمایه هم‌اکنون در بسیاری از کشورهای جهان در حال اجراست. این مالیات برای مقابله با سوداگری است و به ضرر افراد سوداگری است که در بازارهای ۴گانه به دنبال سفته‌بازی و دلالی هستند و شامل کمتر از ۳ تا ۵درصد افراد جامعه می‌شود، بنابراین کنترل سوداگری مهم‌ترین دستاورد این نوع مالیات است. افرادی که با اهداف سوداگرانه نسبت به خرید و فروش ملک، خودرو، طلا و ارز اقدام می‌کنند، طبیعتا مابه‌التفاوت قیمت آن‌ها در زمان خرید و فروش به عنوان درآمد شناسایی می‌شود و در نتیجه مشمول مالیات بر عملکرد یا درآمد خواهد شد. هدف طرح مالیات بر عایدی سرمایه درآمدزایی نیست، بلکه هدف این است که دارایی‌ها و ثروت کشور در حوزه‌های سوداگرایانه مورد استفاده قرار نگیرد و به سمت بخش‌های تولیدی هدایت شود. مالیات بر عایدی سرمایه برای فعالیت‌های سوداگرانه هزینه ایجاد می‌کند و موجب انتقال سرمایه‌ها از حوزه فعالیت‌های سوداگرانه به حوزه تولید خواهد شد که بیشترین کمک به رشد تولید و پیشرفت اقتصادی است.

در پاسخ به این ادعا که تصویب طرح عایدی بر سرمایه موجب خروج سرمایه ناشی از کشور می‌شود باید گفت؛ در این طرح هرگز راه‌های سرمایه‌گذاری بسته نشده و برخی از بازارها نظیر بازار سهام یا سود سپرده بانکی یا فعالیت‌های تولیدی نظیر ساخت‌و‌‌ساز مسکن معاف شده‌اند تا کسی که در بازار املاک سوداگری می‌کرد وارد این بخش نشود. اگر افرادی به دلیل این طرح سرمایه خود را از کشور خارج کنند، طبیعتا باید دارایی خود را به کشور دیگری منتقل کنند که در آنجا هم قانون مالیاتی مشابه این موضوع وجود دارد. اعمال این پایه مالیاتی منجر به خروج سوداگران از بازارهایی که مستقیما با معیشت مردم ارتباط دارند، می‌شود و به تدریج با افت انتظارات تورمی، نوسانات قیمتی و تورم کاهش خواهد یافت./ دنیای اقتصاد

دیدگاه ها
×