چت

نقطه ذوب برای فولاد

بهای فولاد در بازار داخلی در مسیر رشد قرار گرفته است تا جایی که می‌توان گفت هم‌اکنون در سومین هفته رشد قیمت‌ها قرار داریم.

نقطه ذوب برای فولاد

روند رو به رشد قیمت‌ها تا کجا ادامه می‌یابد و از چه زمانی شروع به کاهش می‌کند

روند کلی در بازار فولاد با محوریت میلگرد نشان از افزایش شتاب رشد قیمت‌ها در یکی، دو روز اخیر دارد گویی آتش‌فشان بازار فولاد تازه به غرش افتاده است اگرچه در مورد دورنمای این رشد قیمت‌ها نمی‌توان اظهارنظر صریحی داشت.

نوسان قیمت‌ها در بورس‌کالا نیز در روزهای اخیر به افزایش نرخ در بازار داخلی کمک کرده گویی معاملات بورس‌کالا سوخت اصلی برای افزایش نرخ در بازار داخلی را فراهم کرده است. حتی بدون در نظر گرفتن معاملات دیروز؛ معاملات دو روز ابتدایی مصنوعات فولادی در بورس‌کالا محرک مهمی برای تداوم رشد نرخ در بازار داخلی بود که حتی می‌توان بخشی از شتاب رشد قیمت‌ها را به همین معاملات نسبت داد. البته ذات عرضه و تقاضاست که در بورس‌کالا یا هر بازار دیگری قیمت‌ها را تعیین می‌کند و هجوم تقاضا در برابر عرضه‌های موجود تاکنون رشد قیمت‌ها را در بر داشته است. البته می‌توان گفت که معاملات بورس و بازار به‌صورت رفت و برگشتی اثرگذاری اصلی را بر بازار به همراه داشته و رشد نرخ در بازار در کنار افزایش قیمت‌ها در بورس‌کالا به کمک یکدیگر به رشد بهای مصنوعات فولادی منتهی شده است.

تغییر مسیر تحلیل در بازار فولاد

بررسی روند بازار فولاد نشان می‌دهد جای داده‌های بنیادین در بازار فولاد با سیگنال‌های روانی عوض شده و البته رفتار واحدهای تولیدی اصلی هم مزید بر علت بوده و هست. در گذشته عنوان شد که بازار مدتی است که به‌صورت مستقیم با اثرگذاری واحدهای تولیدی درحال ایفای نقش است آن هم در شرایطی که قیمت تمام شده تولیدات هم افزایش یافته و با رشد هزینه‌ها در واحدهای تولیدی، بخشی از این رشد نرخ منطقی به‌شمار می‌رود. به‌صورت مختصر می‌توان گفت که رشد بهای قراضه در کنار مشکلات جمع‌آوری آن در روزهای سرد سال در کنار افت تولید در بسیاری از کارخانه‌هایی که در تولید و عرضه قراضه نقش دارند به رشد بهای شمش منجر شد و افزایش قیمت شمش هم به رشد قیمت تمام شده میلگرد انجامید که در نهایت بخش‌های اصلی در بازار مصنوعات فولادی را در بر گرفت. این روند کلی البته در آمارهای بورس‌کالا هم قابل رهگیری است که در هفته‌های اخیر به آن اشاره کردیم. در دو هفته اخیر رشد قیمت‌ها به نسبت متعادل بود ولی در هفته جاری شاهد اوج گرفتن شتاب رشد قیمت‌ها هستیم آن‌هم در شرایطی که جو روانی موجود در بازار از این روند افزایشی حمایت کرده است.

هنوز نمی‌توان گفت که در بازار فولاد حباب ایجاد شده یا خیر ولی شاهد آرامش بازار نیستیم اگرچه قیمت‌های فعلی هم از توجیه‌پذیری خاص خود برخوردار است اما همین توجیه‌ها نیز به موشکافی دقیق‌تری نیاز دارد. شتاب رشد قیمت‌ها در شرایطی خودنمایی می‌کند که به‌صورت سنتی زمان کاهش تقاضای فصلی فرا رسیده و خبرهای جذابی از سمت بازار عراق به گوش نمی‌رسد. این درحالی است که در روزهای رشد شدید قیمت‌ها هرچند کاهش قیمت بعید به نظر می رسد ولی واقعیت‌های بازار چیزی نیست که تنها جو روانی رشد قیمت‌ها پاسخگوی همه‌چیز باشد. تجربه نشان داده که در نهایت داده‌های بنیادین و قطعی در بازار است که تعیین سمت و سوی بازار را به عهده خواهد داشت و جو روانی اغلب تاریخ مصرف محدودی دارد. البته در شرایطی که بازار بعد از ماه‌ها ثبات قیمت‌ها اولین جرقه رشد نرخ را تجربه کرد و باز هم آرامش نسبی حاکم شد، گام دوم جرقه‌های رشد قیمتی هم قابل پیش‌بینی بود و هم منطقی به‌نظر می‌رسد آن‌هم در شرایطی که بسیاری از واحدهای تولیدی نه تنها سود اقتصادی کافی را از تولید به دست می‌آوردند بلکه یا در نقطه سر به سر بوده یا حتی با فرض برخی بدهی‌ها، در فاز زیان قرار داشتند.

مرحله دوم در بازار جدید فولاد

هم‌اکنون در اواسط مرحله دوم رشد قیمت‌ها هستیم و به تازگی جریان اصلی رشد نرخ با شتاب برجسته افزایش قیمتی تجربه شده است آن هم در شرایطی که تجربه از تداوم رشد قیمت‌ها با آغاز فاز شتاب افزایش نرخ حکایت دارد. این درحالی است که بازار فولاد همان بازاری نیست که همیشه می‌شناختیم بلکه تغییرات بسیاری را متحمل شده است که نیاز به بازبینی داده‌های پیشین ذهنی را مطرح می‌کند. در گزارش‌های پیشین به غالب تغییرات بازار اشاره کرده‌ایم و مخاطب حرفه‌ای رسانه‌های فولادی می‌تواند نگاه بهتری از سایر معامله‌گران و فعالان بازار داشته باشد. اشاره مجدد به برخی از ویژگی‌های این بازار البته خالی از لطف نخواهد بود.بازار فعلی فولاد در دست تولیدکنندگان اصلی است و اهمیت واسطه‌گری در این بازار مخصوصا تا یک هفته تا ۱۰ روز گذشته محدود بوده است. جریان تزریق کالا به بازار حتی در بسیاری از موارد بین تولیدکننده یا نماینده فروش اصلی با خریدار نهایی بعضا متصل شده است و خرده‌فروشی را هم در پاره‌ای از اوقات به حاشیه رانده است. این تغییر در مکانیزم فروش جایگاه تولیدکننده اصلی را تقویت کرده است و تا زمانی که پتانسیل عرضه کافی کالا از انبار به مصرف‌کننده نهایی یا حتی واسطه ایجاد نشود یا قیمت‌های بازار کمتر از نرخ‌های تولیدکننده نشود، این روند کلی ادامه خواهد داشت.

تا زمانی که شمش هم در مسیر رشد نرخ قرار دارد نمی‌توان از احتمال افت جدی قیمت‌ها سخن گفت مگر آن‌که بازار اصطلاحا به اشباع خرید رسیده باشد.اشباع خرید واژه‌ای است که اغلب در بازارهای مالی استفاده می‌شود ولی در بازار فولاد هم کاربرد داشته و به معنی آن است که قیمت‌ها به قدری افزایش یابد که از ارزش واقعی آن بیشتر شود. البته ذات ارزش واقعی یک کالا هم به بحث‌های پیرامونی بسیاری نیاز دارد آن‌هم در شرایطی که بازار فولاد مدت‌هاست که با عرضه بیش از تقاضای واقعی روبه‌روست یعنی قیمت مورد معامله فولاد غالبا کمتر از نرخ‌های مشابه در بازارهای جهانی است.یکی از ملاک‌های تعیین قیمت‌ها می‌تواند فاصله نرخ بین قیمت‌های داخلی و صادراتی باشد. به‌عنوان مثال می‌‌توان شمش را به‌عنوان یک کالای برجسته مورد ارزیابی قرار داد که یکی از پایه‌های اصلی رشد نرخ هم در بازار به‌شمار می‌رود. به گزارش متال بولتن و برای ۶نوامبر (هفته گذشته) قیمت هر تن شمش فولاد صادراتی ایران بین ۳۴۵ تا ۳۶۰ دلار اعلام شده است. با فرض دلار نیمایی برای متوسط هفتگی آن یعنی قیمت ۱۰ هزار و ۶۳۰ تومان، بهای هر کیلوگرم شمش صادراتی بین ۳ هزار و ۶۶۷ تومان تا ۳ هزار و ۸۲۶ تومان خواهد بود آن‌هم در شرایطی که با احتساب هزینه‌های نقل‌وانتقال ارزی رقمی نزدیک به ۵ درصد از هزینه حمل داخلی و بارگیری بر عرشه کشتی کاسته خواهد شد. البته بسیاری از محموله‌ها با دلار آزاد نرخ‌گذاری می‌شود که در نهایت به پیچیدگی محاسبات منجر خواهد شد.

حال اگر همین شرایط قیمتی با این هزینه‌های جانبی را در نظر بگیریم، قیمت هر کیلوگرم شمش صادراتی با دلار نیمایی بین ۳هزار و ۴۸۳ تا ۳ هزار و ۶۳۵ تومان خواهد بود آن‌هم در شرایطی که بهای هر کیلوگرم شمش در بورس‌کالا چیزی نزدیک به ۳ هزار ۵۰۰تومان و حتی کمتر قیمت‌گذاری شده است. با توجه به این موارد شاید قیمت ۳ هزار و ۴۸۰ تا ۳هزار و ۵۰۰ تومان برای هر کیلوگرم شمش در بورس‌کالا به‌عنوان یک کف قیمتی متعادل باشد. این ادعا به این معنی است که بازار با یک سرعت‌گیر جدی در برابر افت قیمت‌ها روبه‌رو خواهد شد اگرچه کاهش نرخ در بورس‌کالا می‌تواند این موارد را به‌کل تغییر دهد. در صورت حفظ همین سطوح قیمتی در بورس‌کالا، احتمال کاهش نرخ محدود خواهد شد ولی بررسی سقف قیمت‌ها مطلب دیگری است که این‌بار پای جو روانی در بازار به میان خواهد آمد. با فرض سقف احتمالی قیمت‌های صادراتی، بازار از هم‌اکنون با یک احتمال رشد قیمتی ۱۰۰ تومانی در بورس‌کالا روبه‌رو خواهد شد ولی هیچ تضمینی وجود ندارد که بازار به این رشد نرخ دست یابد مگر آنکه جو روانی در بازار داخلی به کمک رشد قیمت‌ها در بورس و بازار بیاید.

دلار آزاد تعیین‌کننده مسیر بازار

تجربه نشان داده که بیش از همه‌چیز، جو روانی در بازار فولاد از مسیر دلار آزاد تبعیت می‌کند و در شرایط فعلی تکانه بزرگی برای بهای دلار را شاهد نیستیم. در برابر آن می‌توان به اختلاف نرخ بین میلگرد و تیرآهن اشاره کرد یعنی در شرایطی که بهای تیرآهن بالاست، میلگرد تلاش می‌کند تا خود را به این نرخ نزدیک‌تر کند.در برابر آن شاهد افت نسبی بهای تیرآهن در روزهای اخیر هستیم که تا روز گذشته هم به نسبت اثرات آن حس شد. این سیگنال هم به مرور زمان جو روانی را از حرکت خواهد انداخت ولی تاکنون که التهاب رشد قیمت‌ها در ذهن فعالان بازار مشاهده می‌شود. نکته دیگر را باید در بالا بودن نسبی عرضه در برابر تقاضا جست‌وجو کرد که هم از لحاظ بنیادین و هم اثر روانی در بازار قابل بررسی است. شاید حوادث غیرمترقبه در روزهای گذشته توانسته باشد جو روانی رشد احتمالی تقاضا را در بر بگیرد که بررسی نوسان قیمت‌ها در نقاط مختلف کشور چنین ادعایی را ثابت می‌کند. در برابر آن باید به حوادث عراق هم اشاره کرد آن‌هم در شرایطی که یکی از دلایل رشد قیمت‌ها بعد از اربعین رشد تقاضای احتمالی در این کشور است که هم‌اکنون چنین مولفه‌ای از بازار حذف شده و طبیعی‌تر شدن روال بازار و تعادل قیمت‌ها می‌تواند واقعیت‌های صادراتی به عراق را شفاف‌تر جلوه‌گر کند. فصل بارش هم فرا رسیده است اگرچه در روزهای اخیر بارش‌های چندانی که حمل‌ونقل مصنوعات فولادی را کند، شاهد نبوده‌ایم ولی به مرور زمان باید منتظر این رخدادها بود. کاهش کیفیت میلگرد در هوای آزاد هم در گذشته مورد بحث قرار گرفته است و این داده هم می‌تواند برای ترغیب فروشندگان به فروش سریع‌تر یا کاهش زمان نگهداری محموله‌ها اثرگذار باشد. از سوی دیگر واحدهای تولیدی هم هزینه‌های خاص خود را دارند و شاید امکان کاهش قیمت‌ها را از دست داده باشند بنابراین بیش از رشد نرخ، به فکر تثبیت قیمت‌ها خواهند بود تا از زیان احتمالی خود جلوگیری کنند اگرچه نمی‌توان به نقش اصلی تولیدکنندگان در رشد قیمت‌ها بی‌توجه بود.

با توجه به موارد ذکر شده و جریان غالب معاملاتی در بورس‌کالا می‌توان گفت که بخش اعظم توانمندی رشد قیمت‌ها در بازار فولاد آزاد شده و رشد بیشتر قیمت‌ها در این بازار به محرک‌های بنیادین قدرتمندتری نیاز دارد که شاید در بورس‌کالا برای روزهای آینده به ثبت برسد ولی قطعی نیست. این مطلب به این معنی است که از هم‌اکنون محرک رشد قیمت‌ها را باید در جو روانی بازار فولاد و همچنین رفتار معامله‌گران و واسطه‌ها و میزان خرید به منظور سفته‌بازی جست‌وجو کرد که البته از توانمندی بالایی نیز برخوردار است. از سوی دیگر رشد شتاب افزایش نرخ برای برخی از واحدهای تولیدی نشان می‌دهد که بازار در این پله رشد قیمتی که در سومین هفته آن قرار داریم درحال تخلیه انرژی است و شاید بازار از این پس قدرت‌نمایی خود را با چهره جدیدی ترسیم کند. چهره‌ای که بیش از همه از هیجان خرید سود خواهد برد ولی اگر این طرز فکر تغییر کرده یا بازار به‌جای رشد قیمت‌ها وارد فاز باثبات شود چهره جدیدی از بازار را شاهد خواهیم بود؛ رخدادی که در برخی مصنوعات فولادی از هم‌اکنون هم مشاهده می‌شود.در پایان باید گفت تا وقتی که هیجان خرید در بازار داخلی تجربه شود التهاب بازار ادامه می‌یابد اگرچه جو روانی رشد قیمت‌ها غالبا تاریخ مصرف محدودی داشته و شاید یکی دو روز بیشتر دوام نداشته باشد. در صورت کاهش التهاب خرید هم احتمال کاهش جدی قیمت‌ها کم‌رنگ است اگرچه بازار برای تثبیت نرخ، در ابتدا به یک فاز تعدیل محدود نیاز خواهد داشت؛ شاید هفته آینده چهره بازار این گونه نباشد مگر آنکه تداوم التهاب خرید بیش از حالت فعلی بر بازار فولاد اثر بگذارد.به نظر یکی، دو روز آینده روزهای سرنوشت‌ساز بازار باشند اگرچه ناگفتنی‌های این بازار بسیار بیشتر از گفتنی‌هایی بود که به آن اشاره کردیم. البته در روزهای شتاب رشد قیمت‌ها صحبت از تغییر فاز بازار هم چندان برای اهالی بازار خوشایند نیست مخصوصا در وضعیتی که عادت کرده‌ایم روند افزایشی قیمت‌ها را مستمر در نظر بگیریم.

دنیای اقتصاد

دیدگاه ها
×