اینکه بازار فولاد ناخودآگاه و بر پایه رفتارهای قیمتی چند ماه اخیر میل به ثبات نرخ را از دست داده و با تکانههای قیمتی خو گرفته است را باید یک اصل جدید در برآورد رفتار اهالی بازار در نظر گرفت که میتواند بهعنوان یک داده اثرگذار مورد بررسی قرار بگیرد. اینکه در ماههای ابتدایی سال گذشته شاهد یک بازار آرام و کمنوسان بودیم ولی در ماههای اخیر بازار فولاد بهصورت کلی با آرامش بیگانه شده است، موجب شد تا التهاب نرخ نیز به دیگر خصوصیات معاملات در بازار داخلی اضافه شود تا جایی که حتی اعمال نظر درخصوص نرخهای کشف شده در بورسکالا نیز بهصورت مستقیم نتوانسته بر نوسان بعضا غیرقابل پیشبینی بازارها فائق آید.
تکانههای افزایش قیمت در این مدت کوتاه شروع بهکار بازار فولاد، به خوبی نمایان شده است. یکی از فعالان بازار معتقد است با وجود مدیریت و کنترل نهادهای ناظر بر این بازار و رصد قیمتها توسط آنها که اجازه رشد بیرویه آن را نمیدهد؛ تقاضای ایجاد شده در این بخش در کنار عدم عرضه کافی، سبب بالا رفتن بهای فولاد شده یعنی افزایش قیمت شمش بر بازار میلگرد هم تاثیرگذار بود.
این ذهنیت وجود دارد که درحالحاضر باتوجه به مسائل پیش آمده ناشی از شیوع ویروس کرونا، پروژههای صنعتی و شهری به شکل نیمهتعطیل یا تعطیلی کامل درآمده و فعالیت چندانی ندارند. بنابراین انتظار بر این است که قسمت اعظم این تقاضای شکل گرفته در بازار مربوط به مصرفکننده نهایی نباشد و بهعنوان تقاضای موثر (مصرفی) بر روند افزایشی این بازار عمل نکند. گمانهزنیها حاکی از آن است که این جرقه افزایشی موقتی بوده و بیشتر مربوط به نقدینگی سرگردان ناشی از ورود سفتهبازان به بازار فولاد است که با تبدیل شدن به کالا در این بازار سعی در حفظ ارزش پول خود دارند. البته با توجه به عرضههای جذاب اخیر در بازار اوراق بهادار و سهام، بخشی از این پولهای سرازیر شده به این بازار (در ماههای گذشته) به مرور زمان از بازار فولاد خارج شده که تداوم روند افزایشی تقاضا را با اما و اگرهای زیادی روبهرو و پیشبینی وضعیت بازار فولاد برای هفتههای آینده را با پیچیدگیهای زیادی مواجه میکند.
شاید روند کنترل و مهار بیماری تا نیمه ماه جاری امکان تعیین تکلیف این بازار را فراهم کرده و از این سردرگمی خارج کند. البته این موارد هرکدام نیاز به موشکافی دقیقتری دارد.
اینکه بازار فولاد در ماههای گذشته و مخصوصا نیمه دوم سال قبل به یک محمل برای جذب سرمایههای سرگردان تبدیل شده را باید یک واقعیت به شمار آورد که در گزارشهای پیشین به آن اشاره کرده بودیم. اینکه در هفتههای پایانی سال گذشته به کمک ورود تقاضای فصلی و سنتی اسفندماه امکان خروج این نقدینگی از بازار وجود داشته است را نیز باید مهم ارزیابی کرد که با توجه به اعمال سیاستهای قیمتی در بورسکالا به شیوههای خاص آن، جذابیت این بازار برای واسطهها کاهش یافت که شیوع ویروس کرونا هم به این مطلب اضافه شد. در هر حال بهتر است اهالی بازار این ذهنیت را در نظر بگیرند که بخشی از سرمایههای وارد شده به بازار فولاد، از این بازار خارج شده و ورود سرمایههای جدید به بازار فولاد اگر هم مجددا آغاز شده باشد به قدرت گذشته نیست. در بازارهای جهانی هم اگرچه شاهد رشد پراکنده قیمتها هستیم ولی تکانه قدرتمندی که از رشد بزرگی شبیه به سال گذشته حکایت کند مشاهده نمیکنیم. این موارد را باید با یک سیگنال مهم دیگر در نظر گرفت و آن فرارسیدن ماه رمضان در روزهای آینده است که بازار بهصورت سنتی با افت خرید روبهرو خواهد شد. البته برای سال جاری و به دلیل نیمهتعطیل بودن غالب فعالیتها در هفتهها و ماههای گذشته، احتمالا ماه رمضان امسال شرایط متعادلتری از سالهای گذشته را تجربه کنیم ولی انتظار هجوم تقاضا به این بازار از دلایل قدرتمندی برخوردار نیست. البته بحث بازگشایی مرزهای صادراتی هم مهم است و میتواند تقاضای جدیدی را به بازار تزریق کند که شاید اثر آن از سایر عواملی که ذکر شد برجستهتر باشد اگرچه در برابر این داده مثبت باید یک احتمال دیگر را هم در نظر گرفت.
این مساله ترس از شتابگرفتن مجدد شیوع ویروس کروناست که به دغدغه مهم این روزهای بازار فولاد تبدیل شده زیرا ممکن است با شیوع مجدد آن؛ بازار باز هم به کما فرو رود؛ با این وجود چنانچه مهار بیماری با موفقیت انجام شود انتظار میرود که علاوه بر تداوم فعالیت واحدهای تولیدی داخلی که به رشد تقاضای داخلی منجر میشود، از محدودیتهای مربوط به صادرات محصولات طویل و فولادهای ساختمانی به کشورهای همسایه نیز کاسته شود. بهصورت دقیقتر ادامه روند نزولی شیوع ویروس کرونا هم بازارهای داخلی را با محدودیتهای کمتری روبهرو کرده و هم بازگشایی مرزها را با شتاب بیشتری روبهرو میسازد. این وضعیت یک دوگانه مهم و خطرناک را ترسیم کرده یعنی بازار فولاد را در یک دوگانگی عمیق فرو میبرد.
باز هم میتوان در کنار این بیم و امیدهایی که بر بازار فولاد حاکم شده به آغاز ماه رمضان اشاره کرد و باید شروع ماه مبارک رمضان را نیز بهعنوان عاملی اثرگذار در نظر گرفت، زیرا رکود سنتی تقاضا در این ماه تجربه انکار ناپذیر این بازار است که ممکن است این جرقههای افزایشی تقاضا را تا حدودی کاهش دهد. بهصورت دقیقتر بازار دوگانه کرونایی را در نظر گرفته و این دوگانگی همراه با اثر ماه رمضان بر تقاضا تعدیل میشود یعنی حتی کاهش جدی شیوع ویروس کرونا و گذار از روزهای سخت پیشین هم اجازه فعالیت بسیاری، به اهالی بازار نخواهد داد. ماه رمضان همانگونه که در کشور ما زمانی برای کاهش سنتی تقاضاست در کشورهای همسایه نیز شرایط مشابهی دارد بنابراین اهمیت آن بر صادرات نیز قابل رهگیری است. البته رفت و برگشت نقدینگی در بازار فولاد همراه با رونق بازار سرمایه باز هم سرعتگیر جدیدی در برابر رشد افسارگسیخته قیمتهاست ولی هنوز نمیتوان گفت این روند افزایشی قیمتها به پایان رسیده است. تجربه ماههای اخیر نشان داده که این بازار چهرهای به شدت متناقض با سالهای گذشته دارد؛ زیرا میتواند ماهها بدون نوسان نرخ به حرکت خود ادامه دهد و ماهها بدون انتظار قبلی، رشد قیمتهایی را تجربه کند که در تاریخ بازار فولاد بیسابقه است. سال قبل بهای میلگرد سقف تاریخی ۷ هزار تومان در هر کیلوگرم را تجربه کرده و گویی یک سنتشکنی تاریخی را ثبت کرد آنهم در شرایطی که بسیاری از اهالی بازار قیمت ۵ هزار تومان را هدف نهایی این بازار عنوان کرده بودند. بازار فولاد مدتهاست که پیشبینیپذیری را رها کرده و اگر تداوم رشد قیمتها یا حتی یک سقوط تاریخی را تجربه کنیم، باز هم نباید تعجب کرد. این بازار مدتهاست که از حالت اعتدال خارج شده و همین واقعیت رفتارهای نامتعادل بسیاری را در بر داشته و شاید باز هم ادامه داشته باشد.
دنیای اقتصاد