پرونده بورس تهران در اولین ماه فصل گرم سال در حالی بسته شد که نماگر اصلی تالار شیشهای با رشد 2/ 12 درصدی، به بیشترین رشد ماهانه شاخص کل از مدت مشابه سال گذشته دست یافت. با ثبت این میزان رشد، شاخص کل سهام به نقطه شروع سال جاری رسید و تغییرات این نماگر از ابتدای سال 28/ 0 درصد ثبت شد. در این فضا رشد ارزش معاملات خرد سهام، ورود آهسته سهامداران حقیقی، امید به رفع قیمتگذاری دستوری در دولت سیزدهم و چشمانداز احیای برجام میتواند محرک تداوم رشد قیمتها در تالار شیشهای باشد. صعودی که البته انتظار میرود اینبار بدون هیجان و کمشتاب انجام شود. تیرماه سال 99 بود که بازار سهام روزهای آتشینی را تجربه میکرد. سیل ورود پول به معاملات بورس تهران سبب شده بود تا اولین ماه از تابستان 99 با رشد 5/ 51 درصدی پایان یابد و رکورد مثبتترین ماه تاریخ بورس به تیر99 اختصاص پیدا کند. این روند اما دوامی نداشت و با آغاز تخلیه حباب قیمتی به وجود آمده در تالار شیشهای که از اواسط مردادماه آغاز شد، 10 ماه ریزشی در این بازار استارت خورد. هر چند در برخی ماهها شاخص کل لباسی سبز به تن کرد اما در مجموع این ماهها، میانگین وزنی قیمتها افتی 3/ 47 درصدی را ثبت کرد. از سوم خرداد ماه و پس از ثبت کف یک میلیون و 95 هزار واحدی، اما رشدی آهسته و پیوسته در بازار سهام آغاز شد و تا به اینجای کار شاخص کل توانسته با افزایش ارتفاع 7/ 19 درصدی در 38 روز کاری، در آستانه ورود به فاز گاوی (صعودی) قرار گیرد.
در پیشگاه انتخابات
معاملات تیرماه با تعیین رئیس دولت سیزدهم آغاز شد. واکنشی سبز که برخی آن را به انتخاب ابراهیم رئیسی به ریاست دولت سیزدهم ارتباط دادند و برخی دیگر از رفع شدن یکی از مهمترین ابهامات سیاسی کشور که ناگزیر اثر خود را بر تمامی بخشهای اقتصادی نیز گذاشته بود، سخن میگفتند. اما آنچه مشخص است امید بورسبازان در خصوص مبارزه دولت جدید با رانت و قیمتگذاری دستوری مهمترین عامل بازگشت رونق به تالار شیشهای بود. اصلاح 10 ماهه قیمتها و جذابشدن نسبت قیمت به درآمد در بازار و سهام نیز در حصول این مهم بیتاثیر نبود.
P/ Eهای خریدنی
اما همانطور که اشاره شد یکی از دلایل مهم داغ شدن معاملات سهام در تیرماه، تعدیل مناسب قیمتها هم در گروههای بزرگ و هم کوچکترها بود. مرداد 99 بود که با اوجگیری قیمتها و رسیدن شاخص کل به سطح باورنکردنی دو میلیون و 100 هزار واحدی، نسبت قیمت به درآمد آیندهنگر بازار نیز از سطح تاریخی کمتر از 7 مرتبه به 22 واحد رسید. در این برهه زمانی P/ E آیندهنگر برای سهام کوچکتر 32 واحد و برای بزرگترها 20 مرتبه بود. با آغاز اصلاح بازار و تخلیه حباب شکلگرفته نیز سهام با ارزش بازار پایین به دلیل گرفتار شدن از صفوف سنگین فروش و نقدشوندگی بسیار پایین در پرکردن حجم مبنا ناتوان ماندند و قیمت پایانی این دسته از سهام آنچنان که باید افت نکرد و به اصطلاح در روند اصلاح قیمت نیز درجا زدند و تا چندی پیش از نظر بازار گران تلقی میشدند. حال آخرین گزارش اجماع تحلیلگران نشان میدهد نسبت قیمت به درآمد آیندهنگر برای بازار سهام به 7/ 6 واحد رسیده که با اواخر سال 98 برابری میکند.
بازگشت EPS پس از 4 سال
یکی از خبرهایی که در تیرماه توجه بورسبازان را به خود جلب کرد، ابلاغیه سازمان بورس در خصوص الزام به انتشار پیشبینی سود سناریومحور از بیستمین روز این ماه بود. محسن انصاری مهیاری، مدیر نظارت بر ناشران سازمان بورس و اوراق بهادار، در این خصوص اظهار کرد: «شرکتهای ثبت شده نزد سازمان موظف هستند اطلاعات میاندورهای و سالانه خود را برای اطلاع سهامداران منتشر کنند. در این راستا با توجه به قانون بازار اوراق بهادار، وظیفه سازمان بورس صحتسنجی این اطلاعات است که در این میان از عمدهترین وظایف مدیریت نظارت بر ناشران، بررسی درستی این اطلاعات است. به این ترتیب مصوبه اخیر با هدف افزایش کیفیت اطلاعات ارائه شده توسط ناشران، بر انتشار مفروضات سود و زیان بودجه پیشبینی شده شرکتهای تولیدی به همراه صورتهای مالی و گزارش های تفسیری مدیریت تاکید داشته و از تاریخ ۲۰ تیرماه و برای گزارشهای مالی مربوط به سال مالی ۱۴۰۰ لازمالاجراست.»
پیشبینی سود شرکتها (EPS) پیشتر در سال ۹۶ و در دوره تصدی شاپور محمدی در بورس تهران رفع الزام شده بود تا امید به بازگشت تحلیل به معاملات بورس تهران تقویت شود اما مجددا در سال جاری احیا شد. حقیقت امر این است که هر یک از ناشران با این موضوع به نوعی تضاد منافع دارند و به همین روی نمیتوان انتظار داشت که همه نکات منفی در این گزارشها دیده شود. هر چند این موضوع موافقان و مخالفان سرسخت خود را دارد اما به نظر میرسد سیاستگذار مجددا بیراهه را برای رسیدن به این هدف دنبال میکند و راهکارهای مناسبتری برای تقویت تحلیلمحوری در بورس تهران وجود دارد. به ویژه آنکه معاملات هفتههای اخیر این سیگنال را به فعالان بورسی مخابره کرد که دیگر خبری از کسب سودهای تورمی در بورس نیست و برای داشتن یک پرتفوی سودده لازم است سهامداران نگاهی تحلیلی به بازار داشته باشند. لازمه حصول این مهم تقویت سرمایهگذاری غیرمستقیم و توجه به متغیرهای بنیادی است.
چالش برقی صنایع بورسی
کمبود برق چاشنی معاملات اولین ماه از گرمترین فصل سال شد. اواسط مردادماه بود که نامهای روی خط مراجع خبری اعم از خبرگزاریها و شبکههای موجود در پیامرسانهای مجازی رفت و خبر از توقف عرضه برق به شرکتهای فولادی و سیمانی داد. طبق نامهای که توانیر به شرکتهای برق منطقهای زده است قرار شد برق تحویلی به شرکتهای فولادی و سیمانیها ۹۰ درصد کاهش پیدا کند. شرایطی که سبب شده بود تا عملا تولید این صنایع به طور کامل متوقف شود. با افزایش اعتراضات 23 تیرماه، تخفیفی برای مصرف برق این شرکتها در نظر گرفته شد. بر اساس بخشنامه جدید مدیرعامل توانیر، اعلام شد صنایع فولادی و سیمانی مجازند از ساعت ۲۴ تا ۸ صبح تا سقف ۵۰ درصد دیماند مصرفی نسبت به تولید محصول اقدام کنند. اما تب بازار سیمان بالا گرفته بود. محدودیت تولید سیمان که محدودیت عرضه را به دنبال داشت، در فصلی پرتقاضا سبب افزایش نرخ سیمان شد. در حالی سیمان خاکستری درب کارخانه تا یک ماه پیش به طور فله و پاکتی به ترتیب حدود 30 و 45 هزار تومان بود که با داغ شدن معاملات سیمان در بورس کالا به سبب قطعی برق به 70 تا 100هزار تومان نیز رسید. شرایطی که سبب شد در آخرین روزهای تیرماه اعلام شود طی توافق وزارتخانههای صمت و نیرو، کارخانههای تولید سیمان از ساعت ۲۴ تا ۸ صبح با ۱۰۰ درصد توان و در طول روز با ۳۰درصد توان به فعالیت خواهند پرداخت و با این روند در چند روز آینده مشکل کمبود سیمان به صورت کامل حل خواهد شد.
اثر بازارهای رقیب بر بورس
این روزها توجه فعالان سهام به موضوعاتی نظیر دلار، بازارهای جهانی، رکود بازارهای موازی و البته خبرهای جسته و گریخته مربوط به آزادسازی قیمتها معطوف شده است. از این رو در شرایطی که بعد از افت 10 ماهه، مطلوبیت خرید در بازار سهام با قیمتهای فعلی و تعدیل مناسب نسبت قیمت به درآمد افزایش یافته، بازارهای رقیب چنگی به دل نمیزنند. سرنوشت دلار به واسطه مبهم بودن مذاکرات احیای برجام چندان مشخص نیست و در بازار مسکن و خودرو نیز همچنان فضایی انتظاری حاکم است. کریپتوها نیز پس از نوسان بالای چند وقت اخیر حالا چندان مطمئن به نظر نمیرسند و از جذابیت افتادهاند. در نتیجه شروع صعود قیمتها در بازار سهام سبب شده تا بار دیگر احتمال کوچ سرمایههای سرگردان به سمت بورس افزایش پیدا کند. از این رو معاملات تیرماه 1400 با ورود 1288 میلیارد تومانی سرمایههای خرد به پایان رسید تا پس از 10 ماه شاهد آشتی حقیقیها با تالار شیشهای باشیم.
آشتی حقیقیها پس از 10 ماه
تیرماه در حالی به پایان رسید که سهامداران خرد پس از دوری 10 ماهه، در زمین خرید سهام توپ زدند و مالکیت سهامی به ارزش 1288 میلیارد تومان را از آن خود کردند. در این میان از 39 صنعت فعال بورسی، 25 گروه شاهد ورود پولهای حقیقی بودند. در صدر این صنایع، زیرمجموعههای گروه محصولات شیمیایی قرار داشتند. به این ترتیب پتروشیمیها اولین ماه تابستان را با خالص خرید 844 میلیارد و 940 میلیون تومانی سهامداران خرد پشت سر گذاشتند. گروه چندرشتهای صنعتی نیز در شرایطی مشابه شاهد جابهجایی سهامی به ارزش 561 میلیارد تومان در مسیر حقوقی به حقیقی بود. دو گروه دیگری که در صدر لیست خرید حقیقیها قرار گرفتند نیز در زمره صنایع کامودیتیمحور بورس تهران جای داشتند. در این راستا گروه فلزات اساسی و کانههای فلزی به ترتیب با انتقال 6/ 298 و 1/ 190 میلیارد تومانی از پرتفوی حقوقیها به سبد سهام معاملهگران خرد بورس تهران همراه شدند. در آنسوی بازار بیشترین خروج سرمایههای خرد از دو گروه موسوم به برجامی رقم خورد. در این خصوص میتوان به بانکیها اشاره کرد. گروه بانک و موسسات اعتباری در این ماه شاهد ثبت خالص فروش 662 میلیارد و 250 میلیون تومانی سهامداران حقیقی بودند. خودروییها نیز در وضعیتی مشابه شاهد خروج 139 میلیارد و 960 میلیون تومانی پولهای حقیقی بودند. پس از آن نوبت به گروه تک سهم خردهفروشی رسید. این صنعت با تک نماد «افق» معاملات تیرماه را با انتقال سهامی به ارزش 71 میلیارد و 950 میلیون تومانی در مسیر حقیقی به حقوقی به پایان رساند.
بورس احیا میشود؟
این روزها رونق به تالار شیشهای بازگشته است. رونقی که البته مختص رشد قیمت سهام نیست بلکه ارزش دادوستدها و البته صفوف خرید و فروش نیز تغییر شکل دادهاند و پالسهای مثبتی را به فعالان بورسی مخابره میکنند. در ماه گذشته میانگین روزانه ارزش دادوستدها از 4600 میلیارد تومان فراتر رفت که از افزایش 77 درصدی نسبت به خردادماه حکایت میکرد. ضمن آنکه به شکل قابل توجهی از صفوف فروش حتی در روزهای منفی شاخص کل کاسته شد. در آخرین روز کاری تیرماه نیز شاهد سبقت صفهای خرید از صفوف فروش چه به لحاظ تعداد شرکتها و چه ارزش صفها بودیم. آن طور که آمارهای به دست آمده نشان میدهد نقدشوندگی بازار به شکل قابلتوجهی بهبود یافته است. نسبت گردش نقدینگی یا گردش معاملات (turnover ratio) یکی از معروفترین نسبتهای مزبور است. این نسبت را میتوان از تقسیم جمع ارزش کل معاملات بر متوسط ارزش کل بازار آن در یک دوره زمانی خاص محاسبه کرد. تفسیر نسبت گردش نقدینگی از این قرار است که چنانچه این رقم ۱۰۰ درصد باشد، یعنی در بازه مشخص مورد بررسی، تمامی سهام معاملهشده در بازار حداقل یکبار دست به دست شدهاند. این نسبت که در دوره اوج رونق بازار سهام در سال 99 به واسطه هیجان زایدالوصف سهامداران از 63 درصد فراتر رفته بود، در ماههای پایانی این سال تا کف 3 خرداد سال جاری به 14 درصد نزول کرده بود. دورهای که سهامداران برای هفتهها در صفوف فورش منتظر میماندند اما قادر به نقد کردن دارایی خود در بازار سهام نبودند. بازاری که عموما قدرت بالای نقدشوندگی آن باید شهره خاص و عام باشد اما به واسطه محدودیتهای معاملاتی روی دیگر خود را به بورسبازان نشان داده بود. به هر حال این مهم طی هفتههای اخیر مجددا رنگ و بوی بهبود به خود گرفته و حالا از 21 درصد فراتر رفته است./دنیای اقتصاد