در گفتوگو با مدیرعامل فولادمبارکه شرایط تامین مواد اولیه مورد نیاز فولادسازان بررسی شد
با توجه به افزایش مستمر ظرفیت تولید فولادخام در کشور و هدفگذاری رسیدن به ظرفیت تولید ۵۵ میلیون تنی تولید فولاد خام، میتوان این ذهنیت را مطرح کرد که توسعه متوازن زنجیره تولید با نگرانیهایی روبهرو شده حتی این نگرانی هم مطرح شده است که به مرور زمان ایران به یک واردکننده سنگآهن در جهان بدل شود. همین ذهنیت ذات صادرات سنگآهن، کنسانتره یا گندله را مصداق عینی خامفروشی بهشمار میآورد و حتی در این میان برخی معتقدند روی دیگر سکه خامفروشی، عدم توسعه متوازن و همزمان مجموعههای سنگآهن و زنجیرههای تولید فولاد است. حمیدرضا عظیمیان، مدیرعامل شرکت فولادمبارکه در گفتوگویی که در نشریه تجارت فردا به چاپ رسیده ابعاد سختگیری در خامفروشی در صنایع معدنی را تشریح کرده است که در اینجا آن را بازنشر میکنیم.
جلوگیری از صادرات سنگآهن منجر به رشد و توسعه صنایع فولادی شــده و عدهای دیگر نیز بر این باورند که باید این تصمیمات با ملاحظه بیشتری صورت گیرد و جانب تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگآهن نیز رعایت شود. تحلیل شما بهعنوان مدیرعامل فولادمبارکه اصفهان از مجموعه سیاستها و تدابیری که وزارت صنعت، معدن و تجارت در این رابطه بهکار بسته است، چیست و چقدر این تصمیمات، منجر به جلوگیری از خامفروشی شده است؟
وزارت صنعــت، معــدن و تجارت در مورد مســائل خامفروشی در رابطه با صادرات سنگآهن دخالت کرده و بخشــنامههایی صادر کرده است. در واقع این وزارتخانه بعد از شنیدن نظرات تولیدکنندگان فولاد مبنی بر ســختیهای موجود بر ســر راه تامین مواد اولیه خود که بیشــتر شامل سنگآهن اســت، تصمیماتی اتخاذ کرده که در قالب بخشنامههای مقابله با خامفروشی محصولات معدنی، آن را ابلاغ کرده است. در این رابطه وضع عوارض روی سنگآهن، کنسانتره و گندله اعمال شده که بتوان جلوی صادرات بیش از حد را گرفت. این موضوع توانست بخشی از مشکلات پیش روی صنایع فولادی را حل کند، اما واقعیت آن است که در واقع، مشکل فولادیها در کوتاهمدت با صدور چنین بخشنامههایی حل نخواهد شد، چراکه طبیعی است از اول مهر که این بخشنامهها اجرایی خواهد شد، تا زمانی که در زنجیره تولید عملیاتی شود، یک پروسه زمانبر را دنبال خواهد کرد و همین امر نمیتواند در کوتاهمدت به صنایع فولادی کمک شــایانی کند؛ چراکه به هر حال، تولید نیاز به تزریق مداوم مواد اولیه دارد و هماکنون تولیدکنندگان فولادی بر سر راه تامین مواد اولیه خود، با مشکلاتی مواجه هستند. از سوی دیگر، البته این اقدام مثبتی برای حل مشکلات تولیدکنندگان بهشمار میرود و در درازمدت میتواند منجر به شکلگیری ذخیرهای برای بخش تولید محصولات فولادی شود تا این تولیدکنندگان بتوانند برای آینده تولید خود، مواد اولیه مناسب را دپو کنند. به هر حال، اقدامات اساسی به نظر میرسد این باشد که با توجه به اینکه تولید فعلی سنگآهن معادن کوچک و بزرگ کفاف فولادسازان را میدهد وزارت صنعت، معدن و تجارت بهعنوان متولی تولید محصولات معدنی، شــرایطی را به وجود آورد که انتفاع معادن کوچک و بزرگ فعال در حوزه تولید سنگآهن تامین شده و تولیدکنندگان فولاد نیز به نوعی تضمین تامین مواد اولیه و ادامه تولید خود را در اختیار داشته باشند. در این میان با توجه به آمار و ارقامی که از تولید مواد و محصول در دســترس است، این موازنه در صادرات نیز وجود دارد و امکان اینکه بتوان بخشی از محصولات تولیدی معادن سنگآهن را نیز صادر کرد، وجود دارد.
در مجموع چه سیاســتهایی باید در نظر گرفته شــود که به هر حال علاوه بر اینکه منافع سنگآهنیها تضمین شود، بتوان این اطمینان را نیز به فولادیها داد که با گذشت زمان، تامین مواد اولیه موردنیاز آنها با مشکل مواجه نخواهد شد؟
به هر حال همه تلاش تولیدکنندگان فولاد این است که زنجیره ماقبل آنها که به نوعی تامینکنندگان مواد اولیه این صنایع بهشمار میروند، منفعت خود را داشته باشند و بتوانند مازاد بر نیاز داخلی را نیز صادر کنند. قیمت جهانی فولاد و کنسانتره و سنگآهن رو به کاهش است و با این وضع عوارض، خیلی هم صرفه و توجیهی برای صادرات سنگآهن وجود ندارد. نکته حائز اهمیت در این میان آن است که برخی از تولیدکنندگان محصولات سنگآهن که به نوعی صادرکننده نیز بهشمار میروند، تعهداتی را از قبل برای تامین بازارهای جهانی داده و با شرکای خود قرارهایی برای صادرات هماهنگ کرده باشند که به هر حال این موضوع را نیز نباید از ذهن دور داشت؛ اما مدیریت درازمدت این پروســه البته این اســت که قیمت شمش خوزستان که مبنای محاســبه همه سنگهاست طوری مدیریت شود که اعتراض معادن سنگآهن منتفی و منافع آنها تامین شــود ولی فولادیها نیز همواره در نگرانی تامین مواد اولیه نباشند. البته یک اشتباه در ۱۰ سال گذشته رخ داده که همزمان با گذشت زمان، معدنیها به نوعی خود فولادساز شدهاند که بهنظر میرسد وزارت صنعت، معدن و تجارت بهعنوان سیاستگذار باید به نوعی جلوی این امر را بگیرد.
شما به نکاتی اشاره کردید که به نظر میرسد تمرکز اصلی آن، تامین همزمان منافع تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگآهن و تولیدکنندگان محصولات فولادی است. اما سوال اساسی این است که آیا با توجه به اینکه صادرات بخشی از مواد اولیه مورد نیاز صنعت فولاد از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت ظرف ماههای گذشته ممنوع شده است، توانسته منجر به افزایش تولید فولاد شود؟
واقعیت آن است که مجموعه تدابیر وزارت صنعت، معدن و تجارت در حوزه حمایت از صنعت فولاد که بخشی از آن بر ممنوعیت صادرات مواد اولیه موردنیاز این صنعت متمرکز شده است، توانسته به لحاظ روانی اثر خود را در تولید فولاد داشته باشد؛ چراکه خیال تولیدکنندگان را از بابت تامین مواد اولیه مورد نیاز خود راحت کرده اســت؛ اما یک ورودی مواد اولیه نیز وجود دارد که بهصورت کامل مصرف میشود؛ درحالیکه ما بهعنوان تولیدکنندگان فولاد زمانی میتوانیم تاثیر این تصمیمات وزارت صنعت، معدن و تجارت را به وضوح مشاهده کنیم که زمان سپری شده و تغییراتی هم در تصمیمات ایجاد نشود و تولیدکنندگان فولاد بتوانند مواد اولیه خود را در شرایط بهتری تامین کنند. همانطور که اشاره کردم، اثر این تصمیمات سیاستگذار برای تولیدکنندگان محصولات فولادی بسیار مناسب بود؛ ولی تاثیر آن با تاخیر زمانی خود را نشان میدهد.
فکر میکنید که اثر این تصمیمات بعد از چه بازه زمانی بتواند در تولیدات فولاد خود را نمایان کند؟
تصور ما این است که در یک بازه زمانی مشخص بسته به ظرفیت کارخانهها، بتوان اثر تامین مواد اولیه را در تولید محصولات فولادی مشاهده کرد؛ اما بهعنوان مثال فولادمبارکه اصفهان که یکی از تولیدکنندگان بزرگ فولاد کشور بهشمار میرود، تا پایان سال زمان نیاز دارد تا بتواند خود را به لحاظ مواد اولیه مورد نیاز تامین کند؛ پس برای واحدهای بزرگ، رسیدن به سطح اطمینانبخشی از مواد اولیه، نیاز به بازه زمانی ۵ تا ۶ماهه دارد.
مدیرعامل ایمیدرو بهشما پیشنهاد خرید اوپال را ارائه کردهاند. آیا روی خرید این مجموعه فکری کردهاید؟
ما پیشنهادهایی را در این زمینه دریافت کرده و بررسیهایی را نیز انجام دادهایم؛ به نحویکه چند جلســه در این رابطه برگزار شده و شرکت سرمایهگذاری بانک پارسیان نیز در این زمینه در جلسات حضور داشته است که درحال مذاکره هستیم. آنها قیمت کارشناسی آنجا را برآورد کرده و منتظریم که نتایج کارشناسی در مورد قیمت و خرید فولادمبارکه اســتحصال شــود و کار را بتوانیم به شیوه موثری انجام دهیم.
برگردیم به بحث مرتبط با سیاستهای وزارت صنعت، معدن و تجارت در رابطه با جلوگیری از خامفروشی. به هر حال همانطور که شما هم اشاره کردید، وزارت صنعت این موضوع را شروع کرده و تا توقف صادرات سنگآهن نیز کار جلوگیری از خامفروشی را پیش برده است. فکر میکنید حلقه بعدی تصمیمات وزارت صنعت که میتواند منجر به جلوگیری از صادرات محصولات معدنی بهصورت خام به بازارهای جهانی شود، چه گامهایی را میتواند دربر گیرد؟
۹۵ درصد معادن کشور کوچک است و تامین مواد اولیه ما از سوی این پنج معدن بزرگ سنگآهن از جمله چادرملو و گوهر زمین و سنگان صورت میگیرد؛ اما برای حمایت از بخش معادن کوچک و متوســط، باید فولادسازان را از سوی این معادن بزرگ بهطور کامل تامین کنند تا این معادن کوچک بتوانند صادرات خود را به کشــورهای دنیا داشته باشند. تصور ما این است که حمایت از بخش معدن نباید قطع شود و باید ادامهدار باشد. مشکل فولادسازان بزرگ باید با معادن بزرگ اصلی حل شود و این معادن کوچک نیز با سیاستهای حمایتی و تقویت حمایتها، از سوی دولت مورد پشتیبانی واقع شوند. من از همین جا و از طریق این رســانه ارزشــمند اعلام میکنم که تمام معادن باید بدانند که ما در این بخش، حاضر به مذاکره برای خرید سنگآهن معادن کوچک که استخراج شده است، هستیم و حتی برای سرمایهگذاری در آنها نیز آماده تعامل هستیم؛ بنابراین اگــر معادن کوچک بتوانند در حوزه تامین سنگآهن مورد نیاز فولادمبارکه، همکاریهای لازم را صورت داده و نیاز این بخش را تامین کنند، ما نیز حاضریم که با آنها وارد تعامل و مذاکره شویم.
شما با شرکت تهیه و تولید مواد معدنی در این زمینه مذاکره نکردهاید؟
ما با شرکت تهیه و تولید مواد معدنی نیز در این زمینه وارد مذاکره شدهایم و آنها نیز علاقهمند هستند که در این زمینه به شرکت فولادمبارکه کمک کنند.
به هر حال شرکت تهیه و تولید مواد معدنی نیز اکنون مامور احیای معادن کوچک و متوسط است و بهنظر میرسد که میتواند در این زمینه بهشما کمک کند.
بله، آنها همین کار را هم میکنند و ما با تهیه و تولید مواد معدنی در هماهنگی کامل هستیم و آنها نیز همه تلاش خود را بهکار گرفتهاند تا بتوانند مشکل تامین مواد اولیه شرکت فولادمبارکه اصفهان را حل کنند.
سیاستهای جلوگیری از خامفروشی در سایر کشورهای دنیا به چه شکلی است و آیا این زمینه و پتانســیل وجود دارد که ایران بتواند از این کشورها در جهت اجرای سیاستهای بهینه توقف خامفروشی محصولات معدنی الگوبرداری کند؟
من مطالعات دقیقی در این زمینه نداشــتهام؛ ولی اصول کار همین مواردی است که سیاستهای بازار آزاد و رقابتی کردن فضا در دستور کار قرار میگیرد و خود بازار روابط بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان را هماهنگ میکند. اصل در کشــورهای دیگر بر این اساس بنیان گذاشته شده است که روابط بازار آزاد و قوانین مرتبط با آن را رعایت کنند و خود بازار نیز، شرایطی را ایجاد خواهد کرد که باعث خواهد شد از خامفروشی جلوگیری شود. کشورهایی هم هستند که معادن بزرگی دارند و میتوانند محصولات خود را به فروش برســانند. البته در آفریقای جنوبی و استرالیا به دلیل وسعت معادن ممکن است خامفروشی بیشتری نسبت به ســایر نقاط معدنخیز دنیا داشته باشند؛ اما اصل همه کشورها برای صادرات محصولاتشان این است که بتوانند ارزش افزوده بیشتری برای صادرات محصولات خود داشته باشند.
وزارت صنعت اعلام کرده که عوارض روی صادرات سنگآهن را تا ۲۵ درصد عملیاتی خواهد کرد. سنگآهنیها خیلی با این دستور وزارت صنعت موافق نیستند و حتی نامهنگاریهایی را نیز با شخص رئیسجمهور داشتهاند که منجر به صدور دستور وی برای بررسی بیشتر این تصمیم از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت شده است. این نامهنگاری را خبر ندارم؛ ولی دولت باید سیاست خود را در تعیین عوارض بهصورت مصرانه ادامه دهــد و کار را به نحو قدرتمندی پیش برد. به هر حال مجموعه مشکلاتی که این روزها برای تولیدکنندگان صنعت فولاد به لحاظ تامین مواد اولیه پیش آمده اســت، بهدلیل این است که تا پیش از این، هیچ سیاست کنترلی از سوی دولت برای صادرات سنگآهن وجود نداشته است و همین امر ما را در تامین مواد اولیه خود در داخل کشــور، دچار مشکل کرده است. علاوه بر اینکه خامفروشی صورت گرفته، تولید داخلی نیز تامین نشده است و ما از دولت میخواهیم که در کوتاهمدت روی این سیاســت پافشاری داشته باشد؛ چراکه به هر حال باید ابتدا اولویت با تامین نیازهای داخلی باشــد. هرچه باشد اکنون واحدهای تولیدکننده فولادی از جمله فولادمبارکه اصفهان، بهرغم همه محدودیتها و مشکلاتی که دشمنان سعی کردهاند برای چرخه اقتصاد و صنعت کشــور ما به وجود آورند، خوشبختانه با حمایت مسوولان و تلاش شبانهروزی مدیریت و کارکنان شرکت، از شرایط سخت به وجود آمده به خوبی عبور کردهاند و این مجموعه معظم صنعتی، مطابق تاکیدات مقام معظم رهبری، همچنان به تولید و تامین نیاز صنایع داخلی مشــغول است. این درحالی است که در سال ۱۳۹۷ سرمایه شرکت از هفت هزار و ۵۰۰ به ۱۳ هزار میلیارد تومان افزایش یافته و افزایش ســرمایه شرکت نیز تا ۲۰ هزار میلیارد تومان از اهداف پیشرو است. بر این اســاس مطابق با آمار و ارقام، اهداف شــرکت در تمام بخشها درحال تحقق اســت و در صورت تامین مواد اولیه مورد نیاز فولادسازان کشور از جمله فولادمبارکه، به خوبی خواهیم توانست کشور را از واردات این محصولات بینیاز کنیم. از سوی دیگر، سیستمهای اخذ سفارش از مشتریان و تحویل محصول به آنها در فولادمبارکه با دقت، سرعت و نظم همیشگی در حال کار است و به یقین با همکاری سایر بخشها در کشور بهویژه در بخش تامین سنگآهن و قطعات، خواهیم توانست نیاز بازار داخل را همچنان تامین کنیم. نکته حائز اهمیتی که باید به آن اشاره کرد آن است که خامفروشی هیچ ارزشافزودهای به همراه ندارد، ممکن است در مقاطعی، خامفروشی جذابیتهای صادراتی خود را اگرچه بعضا داشته باشد؛ اما به یقین ضرر و زیان زیادی برای اقتصاد و مشاغل کشور به همراه خواهد داشت. در عین حال فولادمبارکه اهمیت ویژهای را نیز در کنار تامین مواد اولیه به توســعه و بهروزرسانی فناوری خطوط تولید در صنعت، مبذول داشته و خوشبختانه توسعههای فولادمبارکه با هوشیاری هرچه تمامتر و با هدف کاملتر کردن زنجیره تولید در شرکت درحال پیگیری و اجراست؛ به نحوی که با توجه به اینکه انتخاب و راهبرد رونق تولید از سوی مقام معظم رهبری بسیار داهیانه و بهموقع بوده است، گردش چرخ صنایع کشور و رونق تولید در جامعه ایجاد شادابی و نشاط و امید میکند.
دنیای اقتصاد