تولید در بند؛ سوداگری آزاد

در خبرها آمده بود که هند به‌تازگی تعرفه‌های سنگین صادرات فولاد و مواد اولیه فولادسازی و عوارض صادراتی سنگ‌آهن و گندله با عیار بالا را حذف کرده است. این تصمیم که پیش‌تر با عنوان «الگوبرداری هند از ایران در وضع عوارض صادراتی» نام‌گرفته بود، پس از ماه‌ها شکایت معدنکاران و فولادسازان هندی لغو شد. دولت هند در نظر داشت با وضع این عوارض به کنترل تورم و قیمت‌ها بپردازد، زیرا با جنگ روسیه و اوکراین، قیمت فولاد به‌شدت افزایش‌یافته بود و عوارض صادراتی منجر به افزایش عرضه داخلی می‌شد و در نتیجه فشار نزولی بر قیمت‌ها وارد می‌کرد.

تولید در بند؛ سوداگری آزاد

سنگ‌آهن، از مهمات تولید است


آنوش رحام، کارشناس گمرک و دبیر سندیکای لوله و پروفیل: نه‌تنها ما که در تمام دنیا هیچ کشوری درزمینه تجاری، مهمات رقبای خود را تامین نمی‌کند و سنگ‌ آهن هم یکی از همین مهمات در زنجیره فولاد است که از استراتژیکی‌ترین کالاهای تولیدی به شمار می‌رود. در کشور ما به دلیل چشم‌انداز فولادی که برای سال‌های آینده تنظیم‌شده است، نیاز مبرمی به سنگ‌آهن مگنتیت با عیارهای متوسط و بالا وجود دارد.

کشوری مانند ترکیه به‌طورکلی از طریق واردات ضایعات اقدام به تولید فولاد می‌کند و بااینکه نه مزیت برق و نه امتیاز انرژی ما را دارد، بازهم در بازار منطقه به‌صورت رقابتی فولاد تولید می‌کند و ظرفیت تولیدش هم از ما بالاتر است.

متاسفانه چون نگاه بالادستی دولت همیشه بر سرمایه‌گذاری در ابتدای زنجیره و ماده خام متمرکز بوده، متاسفانه زنجیره ارزش فولاد را تکمیل نکرده است و میانه و انتهای زنجیره، که کالاهایی باارزش افزوده بالاتر را تولید می‌کند، در اختیار بخش خصوصی است و صنایع تکمیلی، مقاطع طویل فولادی و لوله و پروفیل و امثال آن را تولید می‌کند.

مثل هوا برای تنفس


اما این‌ که سنگ‌ آهن چقدر در کل این زنجیره اهمیت دارد، می‌توان گفت مثل هوا برای نفس کشیدن در صنعت فولاد است. اگر سنگ‌ آهن وجود نداشته باشد، تمام طرح‌های فولادی متوقف می‌شود. این در حالی است که ما بنا داریم در سال ۱۴۰۴ به ظرفیت عظیمی در تولید فولاد برسیم.

 بنابراین با شرایط فعلی و ذخیره سنگ‌ آهن موجود، به‌ زودی کمبود هم خواهیم داشت و احتمال دارد نیاز به واردات سنگ‌ آهن هم داشته باشیم.

علاوه بر این صنایع تولیدی کنسانتره و گندله هم طرح‌های توسعه‌ای دارند. بنابراین نیاز مبرمی هست تا هم سنگ‌آهن موجود خودمان را صادر نکنیم (زنجیره ارزش را ادامه دهیم تا با قیمت بالاتری به بازار صادراتی برسد) و در کنار آن برنامه‌هایی برای تولید آهن اسفنجی از سنگ‌ آهن مگنتیت را در کشورمان سرمایه‌ گذاری کنیم زیرا این بخش سرمایه‌گذاری بالاتری نیاز دارد و در حال حاضر هم مزیت چندانی نسبت به سنگ‌ آهن هماتیت ندارد.

صادراتی کم‌ارزش


متاسفانه صادرات سنگ‌ آهن اساسا ارزشی ندارد زیرا به‌طور میانگین صادرات هر تن کالای ما در حال حاضر به حدود ۵۰۰ دلار رسیده است. در بازاری که قیمت فولاد در محدوده ۶۰۰ یا ۷۰۰ دلار است، صادر کردن سنگ‌آهن، به معنای واقعی یک اشتباه بسیار استراتژیک است و برداشتن عوارض آن هیچ نتیجه‌ای نخواهد داشت.

اکثر کسانی که در حوزه صادر این ماده فعالیت می‌کنند، چنین استدلال می‌کنند که کشورهای دیگر هم تولیدات سنگ‌آهن خود را صادر می‌کنند.

 در پاسخ باید گفت درست است که کشورهایی مانند استرالیا و هند (که ذخایر بزرگی دارند) سیاست صادرات این محصول را هم در پیش گرفته‌اند، اما در مورد کشور ما، که باید سنگ‌آهن را صادر کنیم و بعد برای مصرف داخلی همین محصول را با چند درصد بالاتر از چین دوباره وارد کنیم، منطقی نیست.

چرا باید یک چنین هزینه عظیمی را که هزینه‌های حمل‌ونقل و یارانه هم به آن اضافه می‌شود، پرداخت کنیم و درعین‌حال وارد معامله‌ای بشویم که انتهای آن‌هم چیزی جز ضرر برای کشور ما نیست.

نگاه هندی، نگاه ایرانی


قطعا اگر کشوری مانند هند اقدام به حذف عوارض صادراتی می‌کند، دلایل خاص دیگری دارد. هندی‌ها نگاه استراتژیک به صنایع خود دارند و در این کشور صنعت ریخته‌گری و صنایع فولادی ریشه دارد، با توجه به این اصل برای تصمیم خود دلایلی دارند.

کشور ما نباید ساختار خود را با هند مقایسه کند زیرا از هیچ حیث شباهتی به آن کشور نداریم. نه ازنظر تولید فولاد، نه از حیث ساختار معادن و نه از جهت ساختار تجارت. به‌ویژه در حال حاضر که شرایط تحریمی را پشت سر می‌گذاریم و واردات هر کالایی برای ما هزینه مضاعفی دارد (که در کشورهای دیگر این هزینه پرداخت نمی‌شود) بنابراین چاره‌ای نیست جز اینکه از صادرات کالاهایی که خوراک تولیدات صنعتی کشورمان است، جلوگیری کنیم./گسترش

دیدگاه ها
×