بنابراین تغییر در بازار فولاد هم میتواند محتمل باشد. روند رشد تقاضا را حداقل در بورسکالا شاهد هستیم، ولی تاکنون به رشد نرخ در بازار داخلی منتهی نشده است.
همزمان با رشد قیمتهای پیشنهادی عرضه اتفاق افتاد
وقتی از دادههای بنیادین اثرگذار بر قیمتها سخن میگوییم اولین داده را باید در نوسان حجم عرضهها در تقابل با حجم تقاضا جستوجو کرد. بهصورت کلی عرضه در بازار فولاد کافی است و اگر یک یا چند محصول خاص را نادیده بگیریم روند عرضهها تغییری نکرده است. البته نیاز به رشد عرضه تیرآهن در بورسکالا در هفته گذشته نیز مورد بحث قرار گرفت آن هم در شرایطی که برخی شنیدهها از احتمال بهبود عرضهها در بورس برای هفتههای آینده حکایت دارد. اما درخصوص عرضه باید بهجز حجم عرضه، به قیمت پیشنهادی هم نگاهی کرد. برای بازار داخلی؛ معاملات در بورسکالا و نرخ کشف شده خود یک داده مهم بهشمار میرود یعنی در شرایطی که قیمتها در بورسکالا افزایش یابد، این احتمال را باید مطرح کرد که ممکن است نرخ در بازار داخلی هم تقویت شود. بهصورت دقیقتر قیمت تمام شده در بورسکالا با احتساب هزینه حمل و مالیات ارزش افزوده، برای خریدار این کالا که بعضا فروشنده در بازار داخلی هم بهشمار میرود نرخی است که کمتر از آن؛ این معاملهگر با ضرر همراه میشود، بنابراین بهشدت در برابر کاهش قیمت فروش مقاومت خواهد کرد اگرچه در بازههایی از زمان شاهد بودیم که قیمت تمامشده بورس حتی بالاتر از نرخهای معاملاتی در بازار داخلی نیز بوده ولی نادر است.
درخصوص یک کالای شاخص مثل میلگرد فولاد خراسان شاهد نوسان قیمت هستیم. بهعنوان مثال سبد میلگرد ۱۴ تا ۲۸ فولاد خراسان در ۲۴ شهریور قیمت ۳ هزار و ۶۴۸ تومان کشف شد که در ۲۷ شهریور به ۳ هزار و ۶۶۹ تومان رسید و البته روز گذشته ۳ هزار و ۶۸۶ تومان کشف نرخ شد. این روند قیمتی به وضوح از رشد نزدیک به ۴۰ تومانی قیمتها در فاصله ۲۴ شهریور تا سوم مهرماه حکایت دارد. این درحالی است که چنین رشد قیمتهایی در بازار داخلی برای همین کالای خاص را شاهد نیستیم. در بازار شمش فولاد خوزستان هم نرخ ۳ هزار و ۴۸۰ تومان در ۲۵ شهریور ثبت شد ولی روز گذشته به ۳ هزار و ۴۸۸ تومان رسید. این رشد ۸ تومانی قیمتها در شرایطی تجربهشد که تقاضا در ۲۵ شهریور ماه حتی بیشتر از روز گذشته بوده است. نکته دیگر را باید در رشد قیمتهای پایه جستوجو کرد. میلگرد فولاد خراسان در تاریخ ۲۴ شهریورماه با نرخ ۳ هزار و ۵۸۲ تومان عرضه شد که این قیمت عرضه در روز گذشته به ۳ هزار و ۳۴۵ تومان رسید یعنی یکی از دلایل اصلی در رشد قیمت روزهای اخیر در بورسکالا را باید افزایش قیمتهای اولیه یا همان نرخهای پایه جستوجو کرد.
این موارد کم و بیش نشان میدهد که قیمتهای طرف عرضه در بورسکالا افزایش یافته است که محرک مهمی برای تحریک بازار خواهد بود اگرچه تاکنون شاهد اثرگذاری این داده نبودهایم. این درحالی است که زمان اثرگذاری رخدادهای بورسکالا بر بازار داخلی سریع نیست یعنی برای تاثیرگذاری آن به زمان نیاز داریم. این دو سیگنال یعنی رشد قیمتهای پایه در بورسکالا در کنار افزایش نرخ پایانی معاملات میتواند محرکی برای رشد قیمتها در بازار آزاد باشد، ولی همین دادهها به تنهایی دلیلی برای رشد قیمتهای بازار محسوب نمیشود؛ زیرا فاکتور تقاضا را در این معاملات لحاظ نکردهایم. رفتار عمومی معاملهگران در بازار داخلی حتی با تغییر فصل، تغییر چندانی نداشته و اگرچه انتظار بر این است که با ورود به روزهای سرد سال و آغاز دوره بارندگی و حتی مشکلات احداث واحدهای مسکونی یا پروژههای عمرانی تقاضا اندکی کاهش یابد اما تاکنون چنین رخدادی را با شدت بالا مشاهده نکردهایم. حال اگر فرض کنیم که تقاضا به نسبت شهریور تغییر چندانی نداشته باشد میتوان گفت که احتمال رشد نرخ در بازار داخلی هم وجود دارد اما همین داده خود به موشکافیهای بیشتری نیاز خواهد داشت.
بهعنوان یک نکته دیگر قیمتهای جهانی فلزات و همچنین فولاد همگام با نوسان بهای نفتخام، نهتنها رشد نکرده، بلکه وارد یک فاز نزولی جدید شده است و میتوان گفت هماکنون بازارهای جهانی میل به کاهش نرخ پیدا کردهاند. این درحالی است که قیمت دلار نیمایی در هفته گذشته یک رشد نسبی داشت که میتواند بر نوسان قیمتهای پایه در بورسکالا اثر بگذارد. از هماکنون نمیتوان برای دورنمای این نرخ در هفته آینده اظهارنظر کرد ولی حتی اگر این قیمتها را باثبات فرض کنیم به معنی کاهش پتانسیل رشد قیمتهای پایه در هفته آینده است آنهم در شرایطی که قیمتهای جهانی را باید نزولی ارزیابی کنیم. نکته دیگر همین وجود تقاضا در روزهای اخیر است آنهم در شرایطی که گذشت زمان به معنی افزایش بارش و احتمالا مشکلات حملونقل و تغییرات آبوهوایی خواهد بود. این موارد در نهایت یک سرعتگیر جدید در بازار بهشمار میرود اگرچه اثرگذاری آن به آینده موکول میشود، ولی نمیتوان این موارد را نادیده گرفت. در کنار این سیگنالها پتانسیل شعلهورتر شدن جنگ تجاری بین چین و آمریکا هم وجود دارد که خود سرعتگیر جدیدی در برابر نوسان نرخ در بازارهای جهانی است.
با توجه به این موارد دو رخداد احتمالی پیش روی بازار فولاد وجود دارد یکی پتانسیل رشد مقطعی قیمتها و دیگری که با گذشت زمان اثرات آن شفافتر خواهد شد ضد محرکهای قیمتی در برابر بازار است. بهصورت دقیقتر حتی اگر در هفته پیش رو امکان رشد مقطعی قیمتها را بپذیریم، این رشد نرخ از قدرتمندی و گسترش بالایی برخوردار نخواهد بود و تاریخ مصرف آن شاید بین یک یا دو هفته یا کمی بیشتر باشد که البته شرایط آبوهوایی، مهاجرت نقدینگی، میزان تحرک سفتهبازی در بازارها، قیمتهای جهانی و نوسان نرخ دلار آزاد و نیمایی آن را تعیین خواهد کرد. باید پذیرفت که خرید مصنوعات فولادی در فصل پاییز با هدف سفتهبازی یا واسطهگری توجیه گستردهای ندارد آنهم در شرایطی که زیر باران تغییر در کیفیت، ظاهر و حتی قیمت و جذابیت دادوستد فولادهای ساختمانی امری اجتنابناپذیر است و البته شرایط انبارداری متفاوتی دارد. همین موارد اجازه رشد قیمتهای بزرگ را از بازار دریغ میدارد آنهم در وضعیتی که امکان افزایش بارش در سالجاری به نسبت چند سال اخیر وجود دارد.
در نهایت میتوان گفت که بازار فولاد شاید بعد از مدتها از قید ثبات نرخ بهصورت مقطعی رها شود، ولی این رهایی به معنی فوران آتشفشان نرخ در بازار داخلی نخواهد بود ولی میتواند به تحرک بیشتر تقاضا منجر شود. در هر حال از هماکنون نمیتوان برای بازار فولاد پیشداوری کرد و تجربه نشان داده که تمام این احتمالات چیزی بیشتر از گمانهزنی نیست، اگرچه اشاره به این موارد بهتر از نادیدهگرفتن صورت مساله در بازار فولاد خواهد بود. از سوی دیگر روزهای آینده زمان مناسبتهای مذهبی اربعین هم فرا میرسد که به جز اثرگذاری بر میزان عملکرد فعالان بازار فولاد، محدودیتهای حملونقل و حتی ضعف تقاضا را در بازار عراق پدید میآورد که خود یک سرعتگیر جدید در برابر بازار فولاد خواهد بود و حتی میتواند پتانسیل رشد نرخ در روزهای آینده را تحتالشعاع قرار دهد. وضعیت معاملات در اواسط هفته آینده میتواند ملاک بهتری برای تحلیل اوضاع باشد آن هم در شرایطی که دادههای مطرح شده تنها پیشزمینههای احتمالی در بازار است و واقعیتها را در نهایت باید در نوسان نرخ جستوجو کرد.
دنیای اقتصاد