بررسی قیمتگذاریهای سنگ آهن و محصولات فولادی در داخل و خارج از کشور حاکی از آن است که شرکتها و واحدهایی که در حوه صادرات فعال هستند شرایط مساعدتری را دارند اما سنگ آهن میتواند فقط به عنوان ماده خام در داخل کشور مصرف و قیمتگذاری میشود.
مهرداد اکبریان در گفتوگو با گسترش نیوز اظهارکرد: موضوع قیمتگذاری سنگ آهن برای حال و آینده بخش معدن و صنایع معدنی از اهمیت زیادی برخوردار است. متاسفانه در سالهای گذشته قیمتگذاری عادلانه و منصفانهای در قسمت محصولات و صنایع نداشتیم بنابراین موجب شده که سرمایهگذاری در این بخش به شدت کاهش یافته و همچنین توسعه پیشبینی شدهای که برای این صنعت تصور میشد نیز رخ نداد و به نوعی موجب عقب افتادگی این صنعت شد. صنعت فولاد در حال توسعه است و متولیان این حوزه برای رسیدن به ظرفیتهای بالا در تلاش هستند. تمام نگرانیها حول محور تامین مواد خام برای آینده فولاد کشور میچرخد.
وی افزود: اگر قرار بر تولید ۳۵ میلیون تن فولاد خام در کشور است باید در بخش معدن به صورت قدرتمند و توسعه یافته ظاهر شد. توسعه معادن باید از سالهای گذشته کلید میخورد و سرمایهگذاریهای لازم در بخشهای اکتشاف و استخراج انجام میشد. تمام این موارد به این موضوع برمیگردد که آیا فرصتهای کافی را به واحدهای تولیدی داده شده یا خیر؟ پاسخ منفی است. سرکوب کردن قیمتها باعث شده که معادن نتوانند به اهدافی که دارند برسند و یا اینکه در جهت اهداف خود حرکت کنند. بحث قیمتگذاری که بر اساس سایت کدال که انجام میشود میتواند مفید واقع شود اما در صورتی که قیمت شمش فولاد را سرکوب نمیکردیم. زمانی که دولت محترم همه چیز را به قیمت شمش معطوف میکند و قیمت سرکوب شده شمش را لحاظ میکند، بالتبع تمام قیمتهایی که نسبتی از قیمت شمش هستند قیمتهای صحیحی نیستند.
نسبتهای خارجی معقولتر از داخلیها هستند
رئیس انجمن سنگ آهن تصریح کرد: درصد توافق شدهای که در سالهای گذشته حول ۱۶.۵ درصد مطرح میشد با نسبتهای جهانی تناسب منطقی داشت. زمانی که نرخ کنسانتره را ۱۵.۵ درصد قیمت شمش تعیین میکردیم، نسبتهای خارجی در این خصوص ۲۲.۵ درصد بود. با توجه به وضعیت بازار داخلی یک درصدی نسبت به درصدهای خارجی کمتر در نظر گرفته میشد. رقمهای خارج از کشور و بینالمللی حدود ۳۴ درصد بود و یا به عبارت بهتر قیمت یک تن کنسانتره ۳۴ درصد قیمت شمش بود. با وجود این میزان تغییر دیگر نمیتوان نسبتهای داخلی را روی ۱۶.۵ درصد نگه داشت. قطعا این عدد هم باید تغییر کند اما هرچه در جهت ساماندهی قیمتها تلاش شد نتیجه مطلوبی حاصل نشد.
اکبریان ابراز کرد: بورس به عنوان یک ابزار کارآمد و خوب تنها ابزاری بوده که کنترل آن در دستان ما است که از وظیفه ذاتی خود دور نشده و شفافیت و آزادی را در قیمتگذاری و میزان عرضه و تقاضا اعمال کرده است. اگر بورس بتواند ماهیت ذاتی خود را حفظ کند قطعا ابزار قدرتمند و مناسبی برای کنترل قیمتگذاری و انجام معاملات است اما اگر سیستم قیمتگذاری کدال به بورس نیز رسوخ کند و دولت نقش کنترلی در بورس نیز داشته باشد این تالار صنعتی از وظیفه اصلی خود دور میشود و معاملات آزادانه را نمیتوان در بورس کالا مشاهده کرد.
بورس کالا، تالاری شفاف برای معاملات
وی ادامه داد: با تغییر در روند معاملات بورسی تولیدکنندگان فعال در حوزه فولاد دیگر علاقهای به حضور و معامله در این تالار صنعتی ندارند. از دی ماه سال گذشته سنگ آهن در تالار صنعتی بورس کالا عرضه شد که بر اساس تصورات ما پیش نرفت و گمان میرفت که در پس پرده اتفاقاتی میافتد که سنگ آهن به قیمت واقعی خود به فروش نمیرسید. در آخرین معاملات رقابت بیشتری را در بورس کالا شاهد بودیم و قیمتها رقابتپذیرتر بودند و این موضوع موجب نگرانی بخش فولاد شده و معترض هستند که چرا نسبت به سال ۱۳۹۹ قیمتها رشد داشتهاند. این موضوع کاملا طبیعی و مشخص است که سال گذشته تمام پارامترها تغییر کردند و هزینههای تولید افزایش داشته و نسبتها عوض شده است و رشد قیمت سنگ آهن در بورس کالا کاملا منطقی به نظر میرسد.
اکبریان مطرح کرد: صنایع فولاد نیز تقریبا از جهتی بابت کنترل قیمت و عدم آزادگذاری قیمت از سمت دولت ناراحت هستند اما فولادیها از سنگآهنیها جلوتر بوده چراکه درصدی از تولیدات خود را به عنوان شمش یا سایر محصولات صادر میکنند و در واقع بخشی از محصولات را میتوانند به قیمتهای گرانتر و بینالمللی بفروشند. با محدودیتهایی در حوزه صادرات محصولات معدنی و صنایع معدنی قائل شدند و کنسانتره، گندله، سنگ آهن قابلیت صادرات ندارند، در واقع برای صادرات کشور عدد معناداری نیست.
رئیس انجمن سنگ آهن در پایان خاطرنشان کرد: متاسفانه در شرایط امروز ما وابسته به فروش و قیمتگذاری داخلی هستیم و باید یک اتفاق مهم صورت گیرد که فولادیها اجازه دهند که معدنیها نیز از این منافعی که بین حلقههای زنجیره توزیع میشود سهم خود را بردارند در این صوررت انتظار میرود که حوزه معدنی نیز فعالیتهای اکتشافی و سرمایهگذاریهای خود را انجام دهند که دغدغه فعلی و آینده بخش فولاد که تامین مواد اولیه است را بتواند انجام دهد. اگر منافع کوتاه مدت را به منافع بلند مدت و آینده کشور ترجیح دهیم شاید اکنون موجب شادی صنعت شود اما قطعا در آینده با مشکلات جدی مواجه خواهیم شد./گسترش