به گزارش روزگار معدن، تلاش برای دسترسی به فناوری تولید و بومیسازی قطعات و تجهیزات در این مجموعه فولادی پس از خروج کارشناسان شوروی سابق از ذوبآهن اصفهان همزمان با شروع جنگ تحمیلی آغاز شده و با تولید ریل ملی طی سالهای اخیر تبلور یافته است. با وجود اهمیت و اثرگذاری صنعت فولاد در رشد و توسعه اقتصادی، این صنعت با کمبودهای جدی در مسیر فعالیت خود روبهرو است که ازجمله این کمبودها میتوان به محدودیت در دسترسی به منابع پایدار آب موردنیاز بهویژه در مناطق مرکزی کشور، نبود زیرساختهای کافی در شبکه حملونقل داخلی و بنادر، عدمپایداری در قوانین و مقررات، توزیع نابرابر منابع ملی از جمله یارانههای انرژی، بهرهوری پایین عوامل تولید، ثبات نبودن نرخ ارز، کاهش بودجه عمرانی دولت، بالا بودن هزینههای تامین مالی و کاهش سرمایهگذاری خارجی اشاره کرد.
برای بررسی شرایط حاکم بر صنعت فولاد «روزگار معدن» با منصور یزدیزاده، مدیرعامل شرکت ذوب آهن اصفهان گفتوگو کرده است. متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
فعالان صنایع فولاد در مسیر فعالیت خود با چه چالشهایی روبهرو هستند؟
بزرگترین چالش این روزهای ذوب آهن اصفهان بحث تامین مواد اولیه بهویژه سنگ آهن دانهبندی است. با وجود اینکه برای تامین نیاز سایر فولادسازان به مواد اولیه، سهمیهای از کنسانتره یا گندله مشخص شده اما هیچ سهمیهای به ذوب آهن تعلق نگرفته است. ذوب آهن اصفهان برخلاف سایر فولادسازان از یارانه انرژی بهرهمند نیست؛ این شرکت از یکسو بخشی از نیاز خود به زغالسنگ را از طریق واردات تامین میکند و از سوی دیگر، موظف است از تمام معادن زغالسنگ کشور خرید کند و این معادن را سرپا نگه دارد. اما در عمل همچون سایر فولادسازانی که از گاز و برق دولتی استفاده میکنند، مقایسه میشود.
آب چالش دیگری است که روند فعالیت ما را تحتتاثیر قرار داده است. با وجود مشکلات ناشی از کمآبی و خشکسالی در استان، تعادلی در تامین آب برقرار نشده است.
در چنین شرایطی انتظار میرود وزارت نیرو به این موضوع ورود کند و در تعامل با وزارت کشاورزی، به راهکاری اساسی برسد. توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که مجموع مصرف آب صنایع حدود ۳ تا ۴ درصد از مصرف کل کشور برآورد میشود و ایجاد محدودیت برای صنایع برای تامین آب، غیرمنطقی است و زمینه رفع چالشی را فراهم نمیکند. با توجه به تبلیغات نادرست تصور عمومی این است که صنایع مقصر اصلی کمآبی کشور هستند، در حالی که این موضوع خلاف واقعیتهای موجود است.
علاوه بر تمام موارد یادشده، همهگیری ویروس کووید ۱۹ در یکسال و نیم گذشته نیز روند فعالیت ما را تحتتاثیر قرار داده است.
هرچند فولادسازان ایرانی بهسرعت توانستند بر چالشهای ناشی از این بیماری فائق آیند و اقدامات مثبتی برای بهبود شرایط ترتیب دهند.
تحریم و شدت گرفتن محدودیت در روابط بینالمللی طی سالهای اخیر نیز بر بار مشکلات صنعتگران افزوده است؛ ذوب آهن نیز در مسیر فعالیت خود با این چالش روبهرو است. محدودیت در تعاملات بینالمللی بهمنزله افزایش هزینه واردات و صادرات است.
کدام بخش از زنجیره فولاد آنطور که باید توسعهنیافته است؟ این توسعهنیافتگی چه تاثیری بر عملکرد این زنجیره دارد؟
نبود توسعه کمی و کیفی و پایین بودن بهرهوری تولید در بخش معدن، اکتشاف و استخراج مواد اولیه موردنیاز واحدهای فولادی در سالهای آینده به چالشی جدی برای این زنجیره بدل خواهد شد. نبود یکپارچگی در سیاستگذاری کلان و تدوین سند جامع توسعه فولاد کشور و ورود شرکتهای معدنی به چرخه تولید فولاد و برعکس را باید از موانع اصلی در مسیر توسعه همگون و اصولی این زنجیره دانست.
در این میان، زیرساختهای کشور در حوزه حملونقل و انرژی نیز همپای ظرفیتهای فولادی کشور توسعهنیافتهاند. براساس سند چشمانداز توسعه در افق ۱۴۰۴ تولید ۵۵ میلیون تن فولاد هدفگذاری شده و تولید این حجم از فولاد نیازمند توسعه خطوط ریلی است؛ بهعلاوه آنکه توسعه شبکه راههای جادهای، بنادر، نیروگاه و… نیز اهمیت دارد. علاوه بر کمبودهای یادشده در طول سالهای اخیر به حمل ریلی بیتوجهی شده است. این در حالی است که انتظار میرود بخش قابلتوجهی از انتقال مواد اولیه یا محصولات از این طریق جابهجا شود. درحالحاضر مشکلاتی در راه آهن ناشی از کمبود لکوموتیو و… وجود دارد و ما نمیتوانیم از ظرفیتهای راه آهن استفاده کنیم و با وجود تعاملاتی که با راه آهن شکلگرفته هنوز نتوانستهایم این مشکل را برطرف کنیم.
در واقع این کمبود از مدیریت نشأت میگیرد. البته با وجود تمام چالشها در تلاش هستیم تعهدات و برنامهریزیهای خود را عملیاتی کنیم. چنانچه مشکل کنونی در مسیر تامین مواد اولیه برطرف شود میتوان به رفع این کمبود امید داشت و به برنامه موردنظر برسیم. در همین حال از مدیران و سیاستگذاران در دولتهای آینده نیز انتظار میرود با شناخت کمبودهای یادشده زمینه رفع آنها را فراهم کنند.
چطور و با چه راهکاری میتوان کاستیهای یادشده را برطرف کرد؟
تدوین و جاریسازی سند جامع و متوازن توسعه زنجیره فولاد کشور، توسعه زیرساختهای اکتشاف و استخراج مواد معدنی آهندار، توسعه سیستم حملونقل جادهای و ریلی کشور، ایجاد ساختارهای مناسب مبادی مبادلاتی و تجهیز بنادر به صورت استاندارد، افزایش بهرهوری در جهت کاهش نرخ تمامشده محصولات و بهدنبال آن افزایش رقابتپذیری، استفاده از فناوری نوین در تولید فولاد با استفاده از فرصت ناشی از رفع تحریم بینالمللی، کاهش موانع گمرکی و صادراتی همراه با استانداردهای سازمان تجارت جهانی، افزایش ضرایب حمایتی دولت از صادرکنندگان فولادی به جهت جذب سرمایههای ارزی و توسعه روشهای مدیریت بازار برای گسترش و نفوذ در بازارهای منطقه از مهمترین راهکارهایی هستند که میتوان با تکیه بر آنها زمینه رفع کاستیهای موجود در زنجیره فولاد را برطرف
کرد.
با توجه به چالشهایی که مسیر فعالیت معدنیها، فعالان صنایع معدنی و فولادیها را دشوار کرده، مدیران و وزرای جدید در دولت سیزدهم با چه اقداماتی میتوانند زمینه رفع این دست محدودیتها را فراهم کنند؟
حوزه صنعت، معدن و تجارت از گستردگی قابلتوجهی برخوردار است؛ فعالان صنعتی و معدنی نیز بسته به نوع فعالیت خود با انواع چالشها روبهرو هستند که تداوم تولید و فعالیت آنها را دشوار کرده؛ درنتیجه تسهیل شرایط تولید ضروری بهنظر میرسد. زنجیره فولاد از اهمیت و اثرگذاری ویژهای در اقتصاد کشور برخوردار است. این زنجیره بر پایه بهرهگیری از ظرفیتهای معدنی و انرژی کشور شکلگرفته و سهم بسزایی در صنعتی شدن کشور دارد. با وجود تلاشهایی که در طول سالهای گذشته برای رشد و ارتقای این زنجیره انجامشده اما شاهد اشکالاتی ساختاری در این مسیر هستیم. همانطور که پیشتر هم اشاره شد درحالحاضر زنجیره فولاد با چالش نبود توازن روبهرو است؛ بنابراین مدیرانی که در رأس امور قرار میگیرند و سیاستگذاری در صنایع را هدایت میکنند باید آشنایی کاملی به حوزه معدن و صنایع وابسته به آن داشته باشند. در همین حال برای تصمیمگیری از نظرات معاونان و کارشناسان کاربلد در این حوزه بهره بگیرند. با توجه به اهمیتی که صنعت فولاد دارد و نقش ویژهای که در ارزآوری کشور ایفا میکند، انتظار میرود معاونتی اقتصادی در کنار معاونت معدنی روند فعالیت و تولید در این زنجیره را مدیریت کند تا زمینه رفع چالشهای همیشگی حاکم بر این زنجیره فراهم شود.
همانطور که پیشتر هم اشاره شد درحالحاضر تعادل در زنجیره فولاد از میان رفته است. فعالان معدنی معتقدند سودآوری تولید در این زنجیره به حلقههای انتهایی اختصاص دارد؛ بنابراین به فولادسازی روی آوردهاند. در همین حال، بخشی از پاییندستیهای نیز اعتقاد دارند منافع این زنجیره به حلقههای ابتدایی اختصاص دارد و از اینرو به فعالیتهای معدنکاری روی آوردهاند. انتظار میرود این مباحث بهطور کامل و با دقت نظر بررسی و تصمیماتی مناسب اتخاذ شود تا در نهایت شاهد بازگشت تعادل به این زنجیره باشیم. همانطور که اشاره شد در افق ۱۴۰۴ تولید ۵۵ میلیون تن فولاد هدفگذاری شده است؛ با وجود ظرفیتسازیهای انجامشده برای تولید فولاد در طول سالهای گذشته، چنانچه تکمیل این زنجیره در سایر حلقههای تولید موردتوجه قرار نگیرد، در سالهای آینده با چالشهای دیگری روبهرو خواهیم شد. علاوه بر این، زیرساختهای کشور در حوزه حملونقل، آب و انرژی نیز کفاف نیاز صنایع را نمیدهد و باید فکری برای توسعه و تکمیل آنها کرد.
در این میان، گستردگی بخش معدن، صنایع معدنی و فولاد نیز بر بار چالشهای این حوزه افزوده است. در چنین شرایطی میتوان با اولویتبندی و واگذاری این مسائل به حوزههای گوناگون و مدیران، زمینه رفع این چالشها را فراهم کرد. در همین حال مسئولان باید بر رفع کمبودهای یادشده متمرکز باشند و توسعه همگون در حوزههای مختلف را بر رشد ظرفیتسازی ارجح بدانند.
با توجه به کمبودهایی که در حوزه برق وجود دارد آیا با چالشی در این مسیر روبهرو هستید؟
ذوب آهن اصفهان نیروگاه برق داشته و توان تولید ۲۲۰ مگاوات برق را دارد. ظرفیت این واحد ۱۸۰ تا ۱۹۰ مگاوات در اوج پیک مصرف برق برآورد میشود؛ بنابراین اگر آب موردنیاز برای نیروگاه این واحد تامین شود، حتی امکان برقرسانی به شبکه را هم دارد. البته این موضوع منوط به این است که حقآبه ما هم تامین شود. اگر ۵۰ تا ۶۰ درصد حقآبه ما تامین شود، نهتنها نیازی به برق شبکه نداریم، بلکه میتوانیم به شبکه هم برق بدهیم./روزگار معدن