صنعت فولاد بنای توسعه خود را بر افزایش ۲ برابر تولید گاز در دو دهه گذشته گذاشت و در این سالها با توجه به نقشه راه ۵۵ میلیون تنی تلاش کرده هدف پیشبینی شده را محقق کند. با این حال تولید گاز با وجود ذخایر بسیاری که در اختیار کشور است از توسعه فولاد عقب ماند. جای تعجب دارد که چرا در بازنگریهای طرح جامع فولاد نسبت به این موضوع هشداری داده نشده و امروز در آستانه دستیابی این صنعت به چشمانداز پیشبینی شده، کمبود گاز گریبان گیر تولیدکنندگان فولاد شده است.
این در حالی است که به غیر از ذوب آهن اصفهان و فولاد زرند ایرانیان، تمامی واحدهای فولادسازی از تکنولوژی احیای مستقیم بر پایه گاز استفاده میکنند و این بحران میتواند نقش مهمی در کاهش تولید صنعت فولاد کشور ایفا کند. اما در این میان فولادسازان میتوانند خود آغازکننده اتفاقی جدید در تامین گاز باشند و با واردات آن نیاز خود را تامین کنند. البته این موضوع میتواند در کوتاه مدت اجرایی شود تا سرمایه گذاریهای جدید به بهرهبرداری برسد. اما باید دید این موضوع تا چه اندازه به نفع فولاد سازان خواهد بود.
کسری غفوری، مدیرعامل فولاد خراسان پس از پیشنهاد ارائه کارت انرژی به مردم، به موضوع وردات گاز توسط فولادیها اشاره میکند، میگوید، مهمترین راهکار کوتاه مدت تامین گاز فولادسازان، واردات گاز است و در انجمن فولاد نیز این موضوع را پیگیری کردیم که متاسفانه بنا به دلایلی نتوانستیم آن را به نتیجه برسانیم. با این حال فولادسازان میتوانند متولی واردات گاز شوند. اما اینکه چرا تا به امروز فولادیها به دنبال سرمایهگذاری در بخش گاز نرفتهاند و امروز در نقطه بحران از آمادگی برای حضور در این بخش خبر میدهند، بخشی به دلیل عدم واقعی بودن نرخ حاملان انرژی است. درواقع پاشنه آشیل تامین گاز را بتوان نرخ دانست. یعنی در آستانه واقعی شدن نرخ گاز در بودجه ۱۴۰۱ و همچنین کمبود آن در فصل زمستان فولادیها دست بکار شدهاند تا سر سلامت از بحران گذر کنند.
البته با کمی بررسی قابل رویت است که در سالهای اخیر فولادیها نیز خود نسبت به این بحران چندان احساس نگرانی نداشتند و امروز با واقعی شدن قیمتها و کمبود گاز میتوان شاهد تکاپوی آنها بود. هرچند موضوع واردات میتواند به تامین گاز کمک کند و به گفته برخی فعالان واردات آن ارزان تر از نرخ فعلی خواهد بود اما در این میان مشکلات دیگری وجود دارد که باید دولت وارد کار شود. ترکمنستان گزینه روی میز برای واردات گاز است اما در این بین بدهی وزارت نفت به این کشور کار بخش خصوصی را سخت کرده است. در کنار آن ترکمنستان نیز از تعهدات خود به قراردادهای دیگر خبر داده که عملا واردات را غیر قابل اجرا کرده است.
درنتیجه آن طور که پیداست کلاف تامین گاز بین وزارت صمت و نفت آن قدر پیچیده شده که بخش خصوصی یا همان فولادیها هم نمیتوانند به راحتی سرنخ آن را پیدا کنند. ناکامی فولادیها در واردات گاز شاید به عملکرد وزارت نفت باز گردد، درواقع مشکل در بخشی دیگر توانسته فعالان صنعت فولاد را در بخشی دیگر از صنعت کشور گرفتار کند. اما در این بین شاید ایستادن و کاری از پیش نبردن تنها به پاسکاری این مشکل میان بخش خصوصی و دولتی بینجامد. فولادسازان باید بیش از هرچیز به دنبال افزایش بهرهوری و اصلاح الگوی مصرف باشند تا سالهای از دست رفته را جبران کند. از سویی دیگر این بحران بار دیگر به اهمیت آمایش سرزمین تاکید دارد، زیرا اگر جانمایی فولادسازان به درستی در نزدیکی آبهای جنوب کشور که به ذخایر گازی کشور هم نزدیک است صورت میگرفت امروز حل این بحران آسان تر بود./روزگارمعدن