هفته گذشته باز هم بازار فولاد وارد فاز پیچیدهای شد؛ بهعنوان نمونه شاهد آن هستیم که بازار با تقاضای چندانی روبهرو نیست، اما در کنار آن شاهد افت قیمتهای جدی نیستیم، بهصورت دقیقتر میتوانیم بگوییم که بازار در هفته گذشته در تقابل ذهنیتهای مختلف در حال مقاومت برای حفظ سطوح قیمتی فعلی است تا از یک طرف از زیان احتمالی در آینده با توجه به موجودی بالای انبارها جلوگیری کند و از سوی دیگر تلاش کند موفقیتهای جدیدی را در این بازار به دست آورد.
فولاد در پی حفظ سطوح قیمتی
شرایط کلی در بازار فولاد تمایلی به رشد نرخ را نشان نمیدهد اما همین مقاومت در برابر کاهش قیمتها و ثبات نسبی قیمتهای پیشنهادی و حتی ضعف فراگیر تقاضا هم باعث شده که به این پیچیدگیها دامن زده شود؛ معاملات بورس کالا هم اصطلاحا چنگی به دل نمیزند و جذابیت خاصی را به بازار تزریق نکرده است، اگرچه برخی از معاملات تیرآهن و ورق، با رونق نسبی همراه بود که همین داده را میتوان یک سیگنال مثبت برای بازار فولاد به شمار آورد. با توجه به این شرایط میتوانیم بازار فولاد را در روزهای اخیر به دو گروه مختلف بر اساس معاملات بورس کالا تقسیم کنیم، کالاهایی که هنوز با تقاضای مطلوبی روبهرو هستند که از آن جمله میتوان به «تیرآهن و ورق» اشاره کرد و کالاهایی که با بیرمقی معاملات و ضعف جدی همراه شدهاند که از آن جمله و مخصوصا میتوان به «میلگردهای نوردی» اشاره کرد.
این شرایط باعث میشود که انسجام پیشین در بازار فولاد از بین برود، به این معنا که بازار به سمت چندگانگی جدیدی حرکت کند؛ البته هر بازاری که از برتری بیشتر تقاضا بر عرضهها برخوردار باشد موفقیتهای مهمتری را تجربه میکند (که چنین شرایطی در حال حاضر در بازار فولاد دیده نمیشود)، این تجربهها باعث میشود که شرایط معاملهگران هم در بازار تغییر کند، یعنی احتمالا فعالان بازار از شاکله سنتی خودشان یعنی معامله مشخصا میلگرد یا تیرآهن و ورق خارج شده و به سمت بازارهایی حرکت کنند که جذابیت بیشتری دارد. این موضوع به معنی مهاجرت سرمایه به بعضی بازارهاست؛ یعنی «امکانپذیری رشد نرخ در انواع بازار جذاب فولاد» تقویت خواهد شد و ناخودآگاه جذابیتهای معاملاتی در بازارهایی مانند میلگرد کاهش پیدا خواهد کرد، جمعبندی موارد گفته شده نگرانیهای جدیدی را در بازار میلگرد ایجاد میکند که پتانسیل افت قیمتها را در این بازار تقویت خواهد کرد، اما تیرآهن و ورق با توجه به شرایط خاص معاملاتی و بعضا انحصاری و شبهانحصاری بودن تولیدکننده و حتی برخی از کانالهای فروش میتواند آینده بهتری داشته باشد.
در مورد دورنمای این بازار در فاز اول میتوانیم بگوییم، حتی اگر رشد قیمتها برای انواع جذاب فولادی مدنظر قرار نگیرد، ثبات نرخ و حفظ همین سطوح قیمتی هم یک موفقیت به شمار میرود که به احتمال قوی بازار میلگرد از این موفقیت بینصیب خواهد بود؛ بهعنوان یک نمونه مشخص برای معرفی بیشتر میتوانیم به معاملات فولاد در روزهای اخیر و مخصوصا معاملات روز چهارشنبه در بورس کالا اشاره کنیم که عرضه مصنوعات فولادی میلگردی مانند دو عرضه میلگرد فولاد «خرمدشت تاکستان» و «تولیدی فولاد سپید فراب کویر» با جذابیت همراه نشدند و حتی ورق گرم فولاد اکسین هم تقاضایی در تالار پیدا نکرد و به ثبت نرسید، در حالی که عرضههای ذوبآهن اصفهان شرایط بهتری داشت. این وضعیت نشان میدهد که بازار در شرایط پیش رو نگرانیهای جدیدی دارد، یعنی اینکه حتی مثلا در بازار میلگرد شاهد آن هستیم که حفظ سطوح قیمتی پیشین هنوز ادامه پیدا کرده و همین که بازار برای حفظ قیمتهای فعلی در حال مقاومت است خود یک موفقیت بزرگ است اما متاسفانه باید بگوییم که عقبهها (پشتوانهها و زیرساختها)ی بازار از همین ثبات نرخ هم حمایت نکرده و حمایت نخواهد کرد و چهره رقابت منفی به مرور زمان بیشتری خودنمایی میکند.
با توجه به این شرایط احتمال دوگانگی و شاید چندگانگی بازار بیشتر از انسجام قیمتی است و هر کالایی که تقاضای بیشتر و جذابیت بالاتری داشته باشد مسیر خودش را طی خواهد کرد. این وضعیت در نهایت چندان برای کلیت بازار فولاد مفید نخواهد بود و یک ذهنیت غالب را برای این بازار ترسیم نمیکند،. جمعبندی این شرایط هم در نهایت همان چندگانگی نرخ، مهاجرت سرمایه، ضعف کالاهایی که با جذابیت کمتری روبهرو هستند و به احتمال قوی متضرر شدن برخی از معاملهگران در بازار فولاد است که شاید از هماکنون شواهد آن خودنمایی نکند ولی برای هفتههای آینده باید منتظر تبعات جدیدی از چهره جدید بازار فولاد باشیم که هر گروه کالایی را با تحلیلهای مختلفی همراه میکند.
البته تفاوت شرایط در گروههای کالایی متفاوت، ناخودآگاه سیگنالی برای فریب برخی از اهالی بازار خواهد شد که میتواند پتانسیل بازارسازی را در برخی بازارهای شاخص ایجاد کند؛ البته بازار کشش این بازیها را ندارد و قیمتهای موجود هم برای واقعیتهای کنونی بازار اندکی زیاد است و در این راستا باید امیدوار باشیم که بازار به سمت واقعبینی حرکت کند. تجربه نشان داده است که اگر در هر دورهای بازار، واقعبینی را فراموش کند در نهایت مکانیزم عرضه و تقاضا و حجم معاملات، بازار و بهصورت دقیقتر فعالان و معاملهگران خوشبین را بهصورت نسبی تنبیه خواهد کرد.
در این باره بهتر است که واقعیتهای بازار بهصورت بنیادین بر پایه شرایط معاملاتی در بورس کالا و حجم عرضه و تقاضای واقعی و موجودی انبارها و شرایط تولید و کانالهای فروش مورد ارزیابی قرار گیرد و حدس و گمان و انتظارات و حتی عقاید و دانستههای قبلی چندان مورد توجه واقع نشود، با توجه به شرایط فعلی یعنی حضور در اواسط روزهای سرد سال، شرایط خاص آب و هوایی، بارشهای برف و باران بهصورت فصلی و البته انتظار برای تقویت تقاضا در روزهای پایانی سال به یک یا دو زمان، به چیزی شبیه به خلأ در بازار فولاد وارد خواهیم شد، به این معنا که حجم تقاضا کاهش پیدا میکند. از سوی دیگر پتانسیل تحلیل هم کمرنگ میشود و در همین شرایط، گروههای کالایی که جذابیت کمتری دارند احتمالا متضرر خواهند شد، اما این به معنای آن نیست که در این روزهای سخت بازار باز هم قیمتهای زیر ۳ هزار تومان خودنمایی کند، دلیل اصلی این مطلب را باید در بالا بودن نسبی صدور پروانههای ساختمانی در ماههای گذشته بررسی کرد، یعنی بهصورت ناخودآگاه با توجه به رشد قیمتها در بازار ملک، جذابیت احداث واحدهای جدید مسکونی تقویت شده، که همین سیگنال در نهایت افزایش واقعی تقاضا در بازار فولاد را رقم زده، اما همین رشد تقاضا به اندازهای نیست که بازار را به سمت بهبودی بنیادین حرکت دهد، هرچند از دشواریهای بازار کم میکند.
منبع:دنیای اقتصاد