برای پاسخ به این سوال، در ابتدا باید به این پرسش جواب داد که چرا قیمت دلار در ۱۰۰ روز اخیر در برابر نوسانات افزایشی ایمن شد؟
دستهای از فعالان باور دارند، عامل اصلی کاهش قیمت دلار در ۱۰۰ روز گذشته، کاهش تقاضا بوده است و باور دارند دلیل آن خریدهای پرشماری بوده است که در سال ۹۷ در بازار صورت گرفت. بر اساس دیدگاه این گروه، اشباع شدن تقاضا موجب میشود که در ادامه سال انتظار نداشته باشیم قیمت دلار نوسانات شدیدی را تجربه کند. گروه دوم معتقدند، جدا از کاهش تقاضا، عامل مهمتری در افت قیمتی دلار موثر بوده و آن گشایشهای مالی با امارات و تقویت سمت عرضه بوده است. از نگاه این گروه، به دلیل محدودیتهای ایجاد شده برای حواله درهم، از ابتدای سال ۹۸ قیمت عمدتا در مسیر صعودی قرار گرفت، ولی از تاریخ ۲۰ اردیبهشت ورق برگشت و قیمت درهم کاهش یافت و به تبع آن قیمت دلار افت کرد. از نظر این گروه، اختلال عرضه درهم که از بین رفت بهعنوان یک سیگنال کاهشی در بازار عمل کرد.
اگر افزایش عرضه ارز عامل مهمی برای افت قیمت دلار در ۱۰۰ روز گذشته باشد، دسته زیادی از فعالان باور دارند، بازار در نیمه دوم سال با ریسکی مهم مواجه است و آن کاهش احتمالی درآمدهای ارزی است. در واقع پس از آنکه معافیتهای نفتی آمریکا برای ایران تمدید نشد، گفته میشود، صادرات کشور به زیر ۵۰۰ هزار بشکه نفت در روز رسیده است. موضوعی که در صورتی که صحت داشته باشد، میتواند درآمدهای ارزی و سمت عرضه را دچار مشکل کند. دومین مساله آن است که به واسطه تحریمها، دسترسی ایران به منابع ارزی و جابهجاییهای پولی دشوارتر شده است و در صورت افزایش تنشها این محدودیتها میتواند بیشتر شود و گشایش فعلی را نیز تا حدی کمرنگ کند. در این میان، بسیاری از کارشناسان باور دارند در چنین شرایطی، ضربهگیر مهم آینده بازار ارز، استفاده بهینه از منابع فعلی ارز و تلاش برای افزایش درآمدهای صادراتی است. به گفته آنها، اگر در شرایط فعلی بازارساز ارز زیادی را برای کنترل قیمتی دلار به کار گرفته باشد، در نیمه دوم سال با مشکلاتی مواجه خواهد شد. پس بهتر است با یک دوراندیشی اقدام به مصرف ارزهای موجود کند؛ خصوصا آنکه عدهای از بازیگران ارزی معتقدند، در نیمه دوم سال تقاضای وارداتی بهطور سنتی افزایش پیدا میکند و به همین دلیل منابع کافی باید برای تامین ارز آنها وجود داشته باشد. این در حالی است که عدهای از فعالان عنوان میکنند، بخش زیادی از تقاضا در نیمه اول امسال مرتفع شده است و انبارها پرشدهاند و به اندازه سالهای قبل شاهد افزایش تقاضا در نیمه دوم سال نخواهیم بود. البته همچنان بیشتر کارشناسان باور دارند، اگر نوسانات بازار در آینده نیز زیاد شود، بیشتر از آنکه این نوسان از سمت تقاضا کلید بخورد، از سمت تضعیف عرضه ایجاد خواهد شد. پس بازارساز باید بیش از هر عاملی به حفظ منابع ارزی موجود و تلاش برای افزایش آن اقدام کند. قیمت از نظر آنها از سوی تقاضا به آن صورت تحریک نخواهد شد، چرا که دشوار است همان سطح از تقاضایی وارد بازار شود که در نیمه اول سال ۹۷ به بازار هجوم آورد.
آیا قیمت دلار افت بیشتری را ثبت خواهد کرد؟
قیمت ارز از ۲۱ اردیبهشت ماه تا اواخر مردادماه حدود ۲۵ درصد از ارزش خود را از دست داد و از محدوده ۱۵ هزار و ۶۰۰ تومانی تا محدوده ۱۱ هزار و ۶۵۰ تومانی عقبنشینی کرد. برخی از فعالان اعتقاد دارند این افت در ادامه سال نیز میتواند ادامه پیدا کند و استدلال میکنند تقاضای خاصی در بازار وجود ندارد که زمینهساز تحریک قیمتها شود. برای اینکه وضعیت سمت تقاضای بازار مشخص تر شود، آن را به ۴ بخش کوچکتر تقسیم میکنیم:
۱- تقاضای واردکنندگان: به گفته برخی از کارشناسان، بخش زیادی از ارز مربوط به کالاهای اساسی و دارو در نیمه اول سال تامین شده است. از آن سو، شماری از فعالان عنوان میکنند کالاهای زیادی در گذشته وارد کشور شده است و انبارهای ذخایر کالا وضعیت نسبتا مناسبی دارند. از نگاه این گروه، این موضوع موجب میشود که از این سمت به بازار در ادامه سال فشار خاصی وارد نشود. البته عده دیگری از فعالان عنوان میکنند هر چقدر به سمت آذرماه حرکت کنیم، میزان تقاضای تجاری افزایش پیدا میکند و از این نظر باور دارند، بازارساز باید پیشبینیهای لازم برای تامین این تقاضا را در نظر بگیرد. به باور آنها، قطعا میزان تقاضا در سه ماه پاییز بیشتر از سه ماه بهار یا سه ماه تابستان خواهد بود.
۲- تقاضای احتیاطی و سفتهبازی: یکی از مهمترین عواملی که قیمت دلار در سال ۹۷ را دچار شوک کرد، افزایش تقاضای سفتهبازی و سرمایهگذاری بود. عده زیادی از افراد به واسطه انتظارات تورمی و به منظور حفظ ارزش پول خود به بازار ارز مراجعه کردند؛ همزمان گروه زیادی به واسطه حس افزایش تقاضا در بازار ارز و نبود عرضه مناسب، اقدام به جمعآوری ارز در بازار کردند. مهمترین عاملی را که زمینهساز تاثیرگذاری و ورود این نوع تقاضا به بازار شده بود، میتوان در سرفصل انتظارات جای داد؛ جایی که شکست هر سطح مقاومتی زمینهساز ورود تقاضای بیشتر در بازار میشد. هراس از افزایش قیمت بیشتر خود زمینهساز ورود تقاضای بیشتر میشد
با این حال، در سال جاری حداقل قیمت حدود ۱۰۰ روز است که با نوسان افزایش خاصی مواجه نشده و همین موضوع موجب شده است که معاملهگران سفتهباز در بازار ارز حضور نداشته باشند و حتی عنوان شده است که به سایر بازارها که احتمال کسب سود در آنها بالاتر است مهاجرت کردهاند. تقاضای این گروه تنها در صورتی به بازار ارز بازمیگردد، که قیمت یک بار دیگر شروع به شکست سطوح مقاومتی کند یا در سمت مسائل اقتصادی یا سیاسی، اخبار خاصی منتشر شود که انتظارات را دچار تغییر قابلتوجهی کند. البته در ۵ ماه ابتدایی سال اخبار تنشهای سیاسی در خلیجفارس نتوانست بازار را نوسانی کند و این نشان میدهد که بازار برای نوسان دیگر به خبرهای این چنینی اهمیت نمیدهد و متغیرهای خبری مهمتری را در نظر میگیرد که احتمال اینکه از سطح خبر به سمت واقعیت حرکت کنند، بیشتر باشد.
۳- تقاضای خدماتی و مسافرتی: به گفته فعالان، در سال جاری انواع تقاضای خدماتی و مسافرتی نسبت به ۴ ماه ابتدایی سال گذشته کاهش پیدا کرده است. به باور آنها، یکی از دلایل کاهش تقاضای مسافرتی میتواند، خود افزایش قیمت ارز باشد که صرفه سفر را برای افراد کم میکند. در کنار این، افزایش تورم و هزینههای زندگی موجب میشود که هزینههای جانبی افراد کمتر شود. این در حالی است که در ماههای ابتدایی سال گذشته به واسطه عرضه ارز ارزان برای سفر، تقاضای مسافرتی بسیار افزایش یافته بود. در این میان، در مورد تقاضای افرادی که قصد مهاجرت از کشور دارند، اطلاعات دقیقی در دسترس نیست ولی گمانه زنیها حکایت از آن دارند به واسطه افزایش ۳ برابری قیمت ارز توان این کار برای بسیاری از دانشجویان دشوار تر شده است و در صورتی که حتی قصد خروج از کشور را داشته باشند، به اندازه گذشته توان ندارند که ارز زیادی را با خود به همراه ببرند. اگر در ابتدای سال ۹۷، آنها میتوانستند با ۶۰ میلیون تومان، حدود ۱۲ هزار دلار از کشور خارج کنند، الان این میزان با همان مقدار تومان به حدود ۵ هزار دلار رسیده است.
۴-خروج سرمایه: به گفته فعالان، زمانی که تنشهای سیاسی بالا گرفت و تحریمها بازگشت، افراد زیادی تصمیم گرفتند ارز خود را از کشور خارج کنند. عدهای تصمیم گرفتند که در کشورهای دیگر اقدام به خرید خانه کنند و دیگران نیز به هر شکلی تصمیم گرفتند که سرمایه خود را تبدیل به ارز و طلا کنند. عده زیادی از کارشناسان، اعتقاد دارند که بخش مهمی از دلیل افزایش نوسان قیمتی دلار در سال گذشته، همین خروج سرمایه به همراه افزایش تقاضای احتیاطی در بازار بود. به گفته فعالان، بیشتر افرادی که قصد داشتند، سرمایه خود را تبدیل کنند، این کار را انجام دادهاند و به نظر نمیرسد که از این سو نیز در سال جاری بازار ارز تحت فشار چندانی قرار بگیرد؛ مگر اینکه اتفاق سیاسی غیرمنتظرهای رخ دهد.
دو هشدار به سیاستگذار ارزی
با توجه به آنچه گفته شد، به نظر نمیرسد اگر قرار باشد نوسانی در بازار رخ دهد، جرقه اول آن از سمت تقاضا زده شود؛ بلکه ممکن است سیگنال نوسان این بار از سمت عرضه صورت گیرد. برخلاف سال گذشته که دلیل اصلی افزایش قیمت افزایش بی رویه تقاضا بود.
با این حال، بازارساز باید یک هشدار را در نظر بگیرد. درست است که تقاضا به اندازه سال گذشته در بازار قوی نیست، ولی نباید این تصور را داشت که تقاضای ارزی اشباع شده است و نقدینگی زیادی برای ورود به این بازار وجود ندارد. به گفته برخی کارشناسان بازار، نوسانات بازار سهام نشان میدهد که نقدینگی زیادی هم چنان وجود دارد که تمایل دارد در بازارهای دارایی و بازار پول خود را نشان دهد؛ آنچه موجب شده است که این نقدینگی به سمت بازار ارز سرازیر نشود، نوسانات محدود آن در ۱۰۰ روز گذشته و بازدهی منفی بوده است. در واقع، اگر جهت قیمتی بازار تغییر کند، ممکن است، نقدینگی این بار از سمت بازار سهام یا دیگر بازارها به بازار ارز سرازیر شود. البته باز هم انتظار میرود این تقاضای ورودی به اندازه مقاطع نوسانی سال گذشته نباشد. با این حال، سیاستگذار باید این موضوع را در نظر بگیرد که امکان بازگشت تقاضا به بازار وجود دارد، در نتیجه باید منابع ارزی خود را به نحوی مدیریت کند که در صورت بازگشت تقاضا به بازار ارز توان پاسخگویی به آن و جلوگیری از شوکهای ارزی را داشته باشد. در نتیجه میتوان گفت، هشدار دوم به بازارساز میتواند تلاش برای حفظ ذخایر ارزی موجود، مدیریت نوسان با استفاده از ارزهای سرگردان در بازار و عدم تلاش برای کنترل قیمت با هزینههای زیاد استفاده از منابع ارزی باشد. در واقع بیشتر کارشناسان باور دارند، ضربهگیر آینده قیمت دلار، منابع ارزی خواهد بود که بانک مرکزی برای شرایط اضطرار کنار گذاشته است. مصرف بیرویه ارز برای کنترل قیمت در کوتاهمدت، کام سفتهبازان را در میانمدت به طعم نوسان میتواند شیرین کند.
نوسان سکه و اونس محدود شد
دیروز سکه و اونس طلا تغییر قیمتی خاصی نداشتند، هر چند بررسیها نشان میدهد تقاضای طلا در بانکهای مرکزی افزایش یافته است. بانک مرکزی روسیه اعلام کرد حجم ذخایر طلای این کشور تا پایان ماه جولای با ۹ تن افزایش نسبت به ماه قبل به ۲۲۱۷ تن رسیده است تا به این ترتیب سهم طلا از کل ذخایر طلا و ارز این بانک به ۶/ ۱۹ درصد افزایش یابد که نسبت به ماه قبل ۴۲/ ۰ درصد رشد به ثبت رسانده است. در ماه ژوئن نیز روسیه ۱۸ تن طلا خریداری کرده بود. از ابتدای امسال تاکنون بانک مرکزی روسیه در راستای استراتژی متنوعسازی ذخایر طلا و ارز خود اقدام به خرید ۱۰۵ تن طلا کرده تا این کشور رکورددار خرید طلا در سال جاری بین کشورهای جهان لقب گیرد. در حال حاضر ارزش ذخایر طلای در اختیار روسیه بالغبر ۱۰۱ میلیارد دلار برآورد میشود.
روسیه سال گذشته با خرید ۲۷۵ تن طلا، بزرگترین خریدار طلا در جهان معرفی شد. «پتر شیف»، معاملهگر فلزات گرانبها در همین رابطه گفت: روسیه در حال حاضر به طرز مشهودی تلاش میکند تا هر چه قدر ممکن است طلا بخرد چرا که معتقد است ارزش آن در آینده افزایش خواهد یافت و همچنین میخواهد تا وابستگی خود را به دلار تا حد ممکن کاهش دهد. روسیه با تداوم روند فعلی به زودی پنجمین دارنده بزرگ ذخایر طلای جهان خواهد شد و جای عربستان سعودی را خواهد گرفت. بانک مرکزی روسیه در سال ۲۰۱۵ رسیدن به ذخایر ۵۰۰ میلیارد دلاری را هدفگذاری کرده بود. طبق اعلام بلومبرگ، ولادیمیر پوتین با جدیت به دنبال تقویت ذخایر طلا و ارز روسیه است و شخصا این مساله را زیر نظر دارد.
دنیای اقتصاد