این موارد نشان میدهد که تقاضای واقعی در بازار در صورت وجود از اواسط هفته آینده ایفای نقش خواهد کرد آنهم در شرایطی که روزهای نیمهتعطیل پیشین میتواند به تجمیع تقاضای این چند روز منتهی شده و این حجم به یکباره به بازار وارد شود که البته این مطلب به معنی هیجان قیمتها نیست.
سیگنالهای متضاد در بازار
بازار فولاد در روزهای اخیر از چند سیگنال مهم برخوردار شده و میراثدار چند سیگنال قدیمی هم بوده است که هر کدام از این موارد میتواند بخشی از آینده بازار را تعیین کند. بازار فولاد مدتهاست در شرایط ثبات نرخ به سر میبرد. همانگونه که در گذشته عنوان شد بازار فولاد که سالها با ثبات نرخ بیگانه بوده، مدتها در برابر افت قیمتها مقاومت میکرد و در روزهای گرم سال و زمان سنتی اوج تقاضای فصلی، همین تقاضا بود که از بازار فولاد حمایت کرد و البته کارخانهها نیز با کاهش شدید سودآوری تولید، راهی جز مقاومت در برابر افت نرخ نداشتند زیرا ناخودآگاه حجم تولید کل بهخصوص در واحدهای نوردی کاهش داشته است. این کاهش تولید در کنار مشکلات مالی و حتی دشواریهای جانبی خط تولید را به وضوح میتوان در کاهش سریع نرخ برخی واحدها در هفتههای اخیر هم مشاهده کرد که سادهترین خروجی آن کاهش حجم عرضه در بازار داخلی بود؛ هرچند در ضعف تقاضا، این سیگنال نه به چشم میآید و نه اثرگذاری خاصی در بازار داشته است. در کنار رشد هزینه حملونقل در ماههای اخیر برخی محدودیتهای حمل را هم باید به این موارد افزود که به افزایش قیمت تمامشده محصول در مقصد منجر میشود. همین موارد تاکنون در برابر افت قیمتها موضعگیری کرده و بازار نسبتا باثباتی را ایجاد کرده است. این میراث را باید مهم ارزیابی کرد زیرا امکان کاهش قیمتها بیش از این را محدود میکند. البته این ثبات نرخ در شرایطی محقق شد که دو سیگنال جانبی هم بر آن اثرگذار بود یکی کاهش قیمتهای جهانی و دیگری نوسان قیمت دلار.
درباره افت قیمتهای جهانی باید گفت که نرخهای صادراتی ایران تقریبا کمترین قیمتها در جهان بهشمار میروند آنهم در شرایطی که هم هزینه تولید در ایران کمتر از نقاط دیگر است و هم سختگیریهای داخلی و بینالمللی خود به مشکلی در برابر صادرات منتهی شده بود. این روند هم اندکی از جذابیتهای صادراتی کاسته بود که به معنی احتمال افزایش بیشتر تزریق کالا به بازارهای داخلی است ولی باز هم بازار در برابر این تکانه هم مقاومت کرد. حال اگر به هر دلیل شرایط صادرات بهبود یابد و میزان صادرات چه برای شمش و چه برای محصول افزایش یابد فضای باز بیشتری برای رشد صادرات یا کاهش جذابیت عرضه در بازار داخلی ایجاد خواهد شد که به معنی کاهش نسبی عرضه در بازار آزاد و بورس کالاست.
دلار و فولاد
داده دیگر را باید در نوسان قیمت دلار جستوجو کرد. بهای دلار در بازار آزاد در روزهای اخیر نوسان نسبتا پیچیدهای داشت. از یکسو بعد از ثبت قیمتهایی کمتر از ۱۱ هزار تومان بهصورت مقطعی شاهد رشد نرخ در روزهای اخیر هستیم که با فرض دادههای سیاسی ضدونقیض اندکی پیچیده بهنظر میرسد. در هر حال بازار فولاد همانطور که در برابر افت قیمت دلار مقاومت کرد؛ در برابر رشد این نرخ هم واکنش چشمگیری از خود نشان نداد که نشان میدهد تاکنون اثرگذاری این داده مهم بر بازار فولاد کاهش یافته است. این سیگنال این احتمال را مطرح میکند که اگر دلار باز هم افت نرخ داشته باشد، بازار فولاد کمتر به آن توجه نشان خواهد داد. البته اگر روند صعودی قیمت دلار همینگونه ادامه یابد میتوان گفت پتانسیل رشد نرخ ناچیزی را برای فولاد به همراه دارد زیرا اینبار شرایط از مسیرهای مختلف اندکی تغییر کرده ولی باز هم رشد قیمت دلار اثرگذاری بزرگی بر بازار فولاد نخواهد داشت.
در مورد رشد قیمت دلار هم میتوان گفت که این بار، این افزایش نرخ بهدلیل رشد واقعی تقاضاست آنهم از مسیر حوالههای ارزی که میتواند تحرک جدیدی را در اغلب بازارها ایجاد کند. با توجه به همه این موارد میتوان گفت اثر دلار بر جو روانی در بازار فولاد به قدرت پیشین نیست ولی هنوز ادعای بیاثری دلار بر بازار فولاد به مستندات بیشتری نیاز دارد که در دسترس قرار ندارد. به معنی دقیقتر وقتی بازار فولاد به هر دلیل میل به رشد تقاضا و افزایش حجم معاملات پیدا کند همین رشد مقطعی دلار یا ثبات آن در همین قیمتها میتواند یک محرک بهشمار رود.
ثبات نرخ در کنار مهاجرت مخفی سرمایه از بازار فولاد به این معنی است که واسطهگری و سفتهبازی به مرور زمان تضعیف شده و خروجی آن کاهش موجودی انبارهاست. حال اگر قیمت دلار در همین سطوح باقی بماند و بازار فولاد هم بتواند شواهدی از رشد تقاضا را بهصورت واقعی در بر داشته باشد میتوان گفت این بازار باز هم با بازگشت تقاضا و افزایش خرید واسطهگری همراه میشود و معاملات انباری هم تقویت خواهد شد. معاملات انباری به معنی خرید با حجم بالا از واحدهای تولیدی و خردهفروشی در اقصی نقاط کشور است. مدتها این سبک معاملات در بازار فولاد رونق داشته و نوسان این حجم از معاملات هم در کنار سفتهبازی و خرید در روزهای ابتدایی رشد نرخ و فروش در قیمتهای بالاتر موتور محرک بازار فولاد بوده است اما حتی در صورت بهبود بازار هم این شیوه همچون گذشته نخواهد بود.
سفتهبازی کاهش یافت
بهصورت دقیقتر در بازار فولاد ذهنیت غالبی از افزایش گسترده نرخ وجود ندارد بنابراین خریدهای سفتهبازی به قدرت ماهها و سالهای گذشته نخواهد بود آنهم در شرایطی که نوسان نرخ در ماههای اخیر برای اغلب اهالی بازار بیش از سودآوری، به بیم و امید از نوسان نرخ منجر شده و با کاهش ارتفاع رشد قیمتها، سودآوریهای انتظاری پیشین را در بر نداشته است گویی برخی خریداران را نقرهداغ کرده است. یادآوری این واقعیت اگرچه تنها به دلزدگی برخی از اهالی بازار منجر میشود ولی هیچ بعید نیست که باز هم بخشی از واقعیتهای بازار را ترسیم کند. بار روانی این دادهها خود کافیست تا آزادی عمل پیشین خریداران را محدود کرده آنهم در شرایطی که میزان نقدینگی در بازار به نسبت ماهها و سالهای قبل کاهش داشته اگرچه هنوز هم نقدینگی پارک شده بسیاری در حاشیه بازار فولاد منتظر چراغ سبزی برای حرکت هستند. شاید رهگیری این چراغ سبزها در بازار فولاد بتواند بخشی از دورنمای این معاملات را ترسیم کند.
تمامی این موارد رخدادهایی بود که بازار فولاد در روزهای اخیر و مخصوصا از اواسط هفته آینده میراثدار آن بوده ولی هنوز مواردی هست که اثرگذاری آن را حس نکردهایم. نیمهتعطیل بودن بازار فولاد در روزهای اخیر به معنی از بین رفتن تقاضای واقعی در بازار نیست یعنی مصرفکننده نهایی اگر خرید خود را به تعویق انداخته باشد، این تقاضا حذف نشده و باز هم تجمیع شده و به بازار باز میگردد. احتمالا از هفته آینده باید منتظر این بازگشت تقاضا باشیم و میتوان امیدوار بود که حجم معاملات از مسیر بازگشت تقاضای موثر باز هم تقویت شود. این تقویت تقاضای واقعی در کنار ضعف موجودی انبارها به معنی خرید بالاتر است ولی این احتمال هم وجود دارد که میزان تقاضای خرید چه از مسیر تقاضای موثر مصرفکنندگان نهایی و چه از مسیر واسطهها بیش از حد انتظار باشد یعنی این پتانسیل وجود دارد که موجودی انبارها اندکی افزایش یابد. این درحالی است که روزهای اخیر تحرکات محدودی در بازار املاک هم ایجاد شده که حداقل در فاز روانی آن میتواند به افزایش جذابیت خرید منجر شود آنهم در شرایطی که قیمت دلار هم جرقههایی در فاز روانی رشد قیمتها ایجاد کرده است. اگر متن فوق را مطالعه کرده باشید سخنی از نوسان قیمتها و ترسیم دورنمای آن ذکر نشده است. بازار اگرچه پتانسیل رشد تقاضا را در بر دارد ولی الزامی وجود نخواهد داشت که این رشد تقاضا به رشد قیمتها منتهی شود. این ادعا را میتوان از نوسان قیمتهای هفتههای اخیر به وضوح مشاهده کرد. در این چند هفته که قیمتها به نسبت ثابت بوده و حتی میل به افت هم داشته است قطعا تقاضا و حجم معاملات تغییر کرده است، ولی این تغییر در نوسان نرخ خودنمایی محسوسی نداشته و هیچ بعید نیست که این روند باز هم ادامه داشته باشد. بهعنوان یک مثال مشخص بهای میلگرد ۸ فولاد قزوین در اواخر تیرماه ۴ هزار و ۲۰۰ تومان بوده و دیروز باز همین قیمت به ثبت رسید آن هم در شرایطی که نوسان نرخ محدودی را شاهد بودیم. میلگرد نیشابور همین نوسان نرخ را داشت و تقریبا میتوان گفت که میلگرد در یکماه و نیم اخیر اصلا نوسان نرخ بزرگی را تجربه نکرده است، اگرچه بازار در کل میل به کاهش قیمت داشت ولی در قیمتهای شاخص این ادعا را نمیتوان به وضوح مشاهده کرد. اگر در سالهای گذشته به یک فعال بازار میگفتیم که میلگرد در دو ماه آینده یک قیمت داشته و تغییر مهمی را ثبت نکرده آنهم با وجود بسیاری از سیگنالهای پیچیده، شاید اصلا این حرف را باور نمیکرد ولی هماکنون چنین اتفاقی به وضوح رخ داده است. بازار در برابر افت نرخ مقاومت کرده و این مقاومت باز هم ادامه خواهد داشت. البته بهصورت سنتی بازار در روزهای سرد سال یا ایام محرم تمایل به کاهش نرخ داشته است ولی این بار گویی اوضاع متفاوت بود و حتی از جرقههای رشد تقاضا سخن گفته میشود. این موارد به این معنی است که شاید بازار فولاد از این به بعد چهره جدیدی را شاهد خواهد بود گویی سازوکارهای معاملاتی و رخدادهای سنتی قرار نیست باز هم برای بازار فولاد تعیین تکلیف کند. اینکه بازار فولاد ثبات نرخ داشته به این معنی است که میتواند باز هم با ثبات قیمتها همراه باقی بماند.
به ثبات عادت کنیم؟
دیگر بازار فولاد آن بازاری نیست که همیشه خریداران برای آن دست و پا میشکستند یا هر میزان که به کشورهای همسایه پیشنهاد میشد به سرعت با یک چانهزنی ساده مورد معامله قرار میگرفت. این بازار تغییر کرده و باید این تغییر را پذیرفت. اینکه بازار نزدیک به ۲ ماه نوسان نرخ نداشته و شاید چند هفته دیگر هم نوسان قیمت نداشته باشد دقیقا متضاد با چهره پیشین این بازار است. باید پذیرفت که میزان مصرف سرانه فولاد در کشور کاهش داشته و برای رشد تقاضای واقعی به تزریق انبوه بودجههای عمرانی نیاز داریم که چندان هم در دسترس نیست. البته بازارها در مسیر توسعه خود از این اتفاقات بسیار تجربه میکنند. بازار فولاد هم در مسیر توسعه است ولی این توسعه به معنی گسترش ابعاد بازار نیست بلکه ادامه زمانی است که نشان میدهد دوره نوجوانی و جوانی بازار فولاد سپری شده و این بازار خاص داخلی به میانسالی رسیده است.
در این بازار هیجانات نقش پیشین را از دست داده و آیندهنگری و شاید تنوع شیوههای معاملات است که به توسعه بازار منتهی خواهد شد. بهعنوان مثال زمانی در بازار داخلی فروش اعتباری رایج بود ولی هماکنون نه تنها رواج پیشین را ندارد بلکه اگر نگوییم نادر است اما از گستردگی پیشین برخوردار نیست. دقیقا عکس این مطلب را در بورسکالا شاهد هستیم آنهم در شرایطی که فولاد پیشقراول نسیهفروشی بین سایر بازارهای کالایی است. اینکه دقیقا هدف از این شیوه معاملاتی چیست و آیا تنها قرار بود حجم معامله در بورسکالا ثبت شود یا خیر مطلب دیگری است ولی ذات وجود این معاملات به معنی افزایش حجم داد و ستد اعتباری است و به مرور زمان سایر تولیدکنندگان هم به دلایل مختلف از آن تبعیت خواهند کرد.
چراغ سبزهای بازار فولاد
مهمترین چراغ سبز بازار فولاد را باید در افزایش حجم داد و ستد در بورسکالا جستوجو کرد. در روزهای اخیر یا دقیقتر این دو هفته شاهد هستیم که با رشد نسبی عرضهها، حجم تقاضا هم افزایش یافته و به رشد حجم معاملات منجر شد. این داده را باید مهم ارزیابی کرد آنهم در شرایطی که عرضه نسیه هم با برتری تقاضا بر عرضهها با رشد نرخ همراه شد که برای این بازار اندکی عجیب بود. این روند کلی در کنار رشد معاملات مچینگ نشان میدهد که بازار تمایل به بهبود را از مسیر معاملات رسمی در بورسکالا آغاز کرده و تداوم این شرایط میتواند یک محرک برای بازار باشد حتی اگر اما و اگرهای جانبی معاملات نسیه را هم لحاظ کنیم.
موارد فوق اگرچه از احتمال ثبات نسبی قیمتها حکایت دارد ولی هیچ بعید نیست که با هجوم نقدینگی، همین بازار هم وارد یک فاز صعودی شود همان اتفاقی که کم و بیش در بازار ارز رخ داده اما هیچ قطعیتی در مورد هیچ سیگنالی بهصورت صد درصدی وجود ندارد. ذات پیشبینیناپذیری بازار را باید جدی گرفت و میتوان به صراحت گفت که پیشبینی قطعی هیچ بازاری بهصورت کامل محقق نخواهد شد.
دنیای اقتصاد