این در شرایطی بود که روز گذشته شاهد افزایش حجم عرضه در تالار صنعتی بورس کالا در مقایسه با هفتههای قبل بودیم. هر سه عرضه با رقابت و رشد قیمتها مورد معامله قرار گرفتند که نشان میدهد عرضه زیرپوستی در بازار فولاد وجود دارد. در این معاملات، طولانی ترین زمان تحویل به میلگرد خرمدشت تاکستان تعلق گرفت یعنی موعد تحویل آن تقریبا سه هفته آینده است، ولی در برابر هزار و ۵۴۰ تن عرضه بیش از ۲ هزار و ۱۰۰ تن تقاضا به ثبت رسید که نشان میدهد بازار ذهنیت افزایشی به خود گرفته است.
بازار فولاد در حال حاضر به سمت تکانههای رشد قیمتی در حال حرکت است، جرقههای رشد نرخ بهصورت پراکنده به ثبت رسیده؛ ولی با توجه به «عدم رشد قیمت دلار» و «کاهش قیمت سکه» هنوز جو روانی بازار از رشد نرخ حمایت نکرده است. این داده مهمی بود که جرقههای رشد قیمتی پراکنده بازار را در حاشیه ببرد و جریان غالب در بازار در نهایت بعد از چند جرقه رشد نرخ باز هم وارد یک فاز نزولی شود که تا روز گذشته هم این شرایط کاهشی ادامه داشت؛ این وضعیت را باید در کنار «پایین بودن جدی تقاضای موثر در بازار داخلی»، «بارش باران و دشواریهای حمل و نقل»، «کاهش سنتی تقاضا در روزهای سرد سال»، «افت شکننده قیمتها در بازارهای جهانی»، «کاهش قیمت ارز و سکه»، «تغییر جو روانی»، «کاهش جذابیت صادرات به خاطر کاهش قیمت دلار» و «تداوم سختگیریهای صادراتی مخصوصا به کشورهای منطقه» قرار داده و در کنار این محرکها باید مورد توجه قرار گیرد.
این وضعیت تا این لحظه موجب شده رشد قیمتی به ثبت نرسد که باعث شکلگیری دو سناریو برای دورنمای بازار میشود و تقریبا تلفیقی از دو سناریو در بازار فولاد قابل مشاهده است: بهطوریکه جرقههایی از رشد نرخ ایجاد شد، جذابیتهایی از خریدهای سفتهبازی و واسطهگری در بازار دیده شد، خریدهای انباری بهصورت محدود ایجاد شد اما در نهایت، جو روانی از رشد قیمتها حمایت نکرد و شاهد تداوم کاهش نرخ بودیم؛ البته این موضوع به معنای آن نیست که بازار در این روند کاهشی که الان قرار دارد به اصطلاح گیر کند و این روند ادامه داشته باشد.
عدم عرضه گسترده محصولات در بورس کالا
اتفاق مهمی که در دو هفته گذشته رخ داد و به جرقههای رشد نرخ کمک کرد «عدم عرضه گسترده محصولات در بورس کالا» مخصوصا عرضههای نقدی برای تحویل فوری بود که در روز گذشته شرایط تغییر کرد و عرضههای خوبی در بورس کالا به ثبت رسید، همین وضعیت موجب شد تا واقعیتهای این بازار از منظر دیگری خودنمایی کند، یعنی وجود تقاضای موثر در معاملات بورس کالا به نسبت اثبات شد، به این معنا که اغلب عرضههای مهم مخصوصا برای واحدهای نوردی با برتری تقاضا بر عرضهها با رقابت همراه شد که نشان داد بازار هنوز پتانسیل جرقههای زیرپوستی رشد نرخ را دارد.
اما اینکه عنوان کنیم بازار وارد فاز افزایشی یا کاهشی شده است در این برهه، هنوز به صراحت امکان پذیر نیست به این دلیل که بعضی از خریدارانی که در گذشته خریدهای واسطهگری و سفتهبازی داشتهاند؛ الان به نوعی سرخورده شدهاند، به این معنا که بازار از عدم رشد قیمتها سرخوردگی نسبی پیدا کرده و این سرخوردگی باعث میشود که جو روانی رشد نرخ به این زودی خودنمایی نکند. از سوی دیگر قیمت قراضه و شمش با اینکه نوسانهایی را گهگاه در جهت کاهش تجربه میکند، ولی هنوز بالا است که این داده هم از بالا بودن بنیادین قیمتها حمایت کرده ولی ضعف تقاضا اجازه رشد نرخ را به هیچ عنوان نمیدهد، الان بازار در یک فاز بیم و امید جدی قرار دارد، به این معنا که اگر بخواهیم پتانسیل رشد قیمتها را بررسی کنیم ممکن است بازار از آن تبعیت نکند و حتی تداوم کاهش قیمتها هم ممکن است مورد توجه بازار قرار نگیرد.
آنچه که در حال حاضر در بازار قابل رویت است، ضعف جدی تقاضا است و رکودی که تازه برای روزهای سرد سال و آن هم زیر باران در حال خودنمایی زیادی است؛ درصورتی که صادرات توسعه پیدا نکند یا همین حجم صادرات فعلی به دلایل مسائل مربوط به تحریم، بازگشت انتقال وجه و سختگیریهای صادراتی و دولتی در بازگشت ارز تداوم داشته باشد فضای جذاب یا جدیدی برای تقاضا نداریم، بنابراین پتانسیل رشد قیمتها از این نظر کاهش مییابد.
از طرف دیگر ضعف جذابیت خرید در بازارهای جهانی و تکانههای کاهش نرخ در بازارهای بینالمللی هم برای این بازار موثر است که در کنار کاهش نسبی قیمت دلار باز هم یک سیگنال منفی دیگر است. هماکنون دو داده متناقض با یکدیگر در بازار رویت میشود:
۱-تقاضا در بازار آزاد از سوی مصرفکننده نهایی ضعیف است و احتمالا ضعیفتر هم شود، خصوصا اگر بارش برف و باران تداوم داشته باشد.
۲-تقاضا در بورس کالا به نسبت افزایشی است و نشان میدهد که این دو با یکدیگر کاملا متناقض هستند. در این باره اگر بخواهیم فقط از بستر بورس کالا، شرایط را رصد کنیم، بازار به نسبت قیمتهای پایه که بعضا با رخدادهای داخلی همخوانی ندارد باید در چنین شرایطی به سمت افزایش نرخ حرکت کند، ولی اگر فقط اتفاقات تقاضا در بازار آزاد را لحاظ کنیم میبینیم که روند قیمتی در این سمت کاهشی است.
چیزی که از تجربه بازار هم میتوان نتیجهگیری کرد این است که بازار فولاد به ثبات قیمتی خوشبین نیست و دو گونه واکنش را انتخاب میکند: ۱-کاهش نرخ ۲-افزایش قیمتها.
از طرف دیگر بازار نزدیک به یک هفته در فاز کاهش نرخ بوده است، بنابراین تداوم افت قیمتها هم با اما و اگرهای زیادی روبهرو است، مخصوصا در شرایطی که واحدهای نوردی، بهطور معمول شمش خود را گرانتر از نسبت قیمت روز، خریداری کردهاند؛ بنابراین در فروش هم خیلی دستشان باز نیست، از طرف دیگر بعضی از واحدها دقیقا برعکس این فرآیند عمل میکنند، یعنی تلاش میکنند تا از کمترین قیمت شمش موجود در بازار استفاده کنند که این شرایط به رقابت میان تولیدکنندههای مختلف و عرضهکنندهها منجر میشود، یعنی اینکه در این شرایط احتمال خودنمایی رقابت منفی باز هم جدیتر میشود.
این شرایط یک فاز مبهم نگرانکننده در بازار به وجود میآورد، چون غالبا اتفاقات غیرقابل پیشبینی در این شرایط افتاده است، به این معنا که در حال حاضر اگر پیشبینی بخواهیم ارائه دهیم، باید بگوییم هم احتمال کاهش نرخ و هم افزایش قیمتها وجود دارد؛ ولی در این شرایط اظهار نظر قاطعی نمیتوان داشت.
منبع:دنیای اقتصاد