آیا قیمتهای هیجانی در بازارهای داخل مهار میشوند؟
به احتمال قوی چهره بازار در اوایل سال آینده با وضعیت فعلی شباهت چندانی نخواهد داشت اگرچه احتمال دارد که تغییر فاز بازار زودتر از انتظار بسیاری از فعالان بازار از راه برسد.
ترس از شیوع کرونا، رشد قیمت آزاد ارز، جولان نقدینگی و هیجان خرید در کنار ورود تقاضای فصلی پایان سال، نوسان قیمتهای جهانی و دادههای قیمتی و معاملاتی در بورس کالا از جمله مواردی است که طی روزهای اخیر بازارهای کالایی را دستخوش تغییر قرار داده و مهمترین خروجی آن در نهایت رشد افسارگسیخته نرخ در اغلب بازارها بوده است. این جریان در اوایل اسفندماه و دقیقتر یکی دو روز اخیر به اوج خود رسیده و شاید بر فراز نوسان قیمتها قرار گرفتهایم اگرچه هنوز هم احتمال تداوم رشد نرخ را باید در بسیاری از بازارها مدنظر قرار داد. اما این فوران قیمتها به کجا منتهی خواهد شد و آینده بازارها مخصوصا در سال آینده چه چهرهای را برای قیمتها ترسیم خواهد کرد. مطلبی که پرداختن به آن در شرایط فعلی شاید مخاطب چندانی نداشته باشد آنهم در شرایطی که التهاب نرخهای فعلی حتی منافع بسیاری از افراد را تامین میکند. دادههای فوق همگی بر نوسان قیمتها در شرایط فعلی و مخصوصا برای دورنمای کوتاهمدت تا میانمدت اثرگذار هستند اگرچه هماکنون مهمترین فاکتور را باید در تحرک و خودنمایی نقدینگی در بازارهای مختلف بهشمار آورد یا به عبارت دیگر جو روانی رشد قیمتها با دو اهرم نوسان قیمت آزاد ارز یا اثرگذاری ورود نقدینگی به بازارها بازیگر اصلی در بازارهای کالایی است.
بهای فولاد به نقاطی غیرمنتظره دست یافته است و میلگرد ۷ هزار تومانی را به وضوح شاهد بودیم. این درحالی بود که یکماه و نیم گذشته سقف قیمت میلگرد در ادبیات اهالی بازار رقمی نزدیک به هزار تومان بود ولی شاهد بازی قیمتی این کالا بالای ۷ هزار تومان هستیم. بهای پلیمرها نیز شرایط مشابهی داشت و روند افزایشی قیمتها را تا روز گذشته شاهد بودیم تا جایی که قیمت هر کیلوگرم PVC گرید S۶۵ در بازار آزاد با احتساب مالیات ارزشافزوده به ۱۷ هزار و ۸۵۰ تومان رسیده است که خود یک رکورد قیمتی مهم در ماههای اخیر بهشمار میرود. همچنین پلیاتیلنهای پرمصرفی همچون سبک فیلم هم قیمتهایی بین ۱۶ تا حتی ۲۰ هزار تومان را هم تجربه میکنند. این ارقام خود به معنی التهاب در بازارهای کالایی تعبیر شده و البته اغلب بازارها شرایط مشابهی دارند یعنی فوران نقدینگی در روزهای پایانی سال اثرگذاری نسبتا مشابهی بر بازارهای کالایی بر جای گذاشته و سرنوشت تقریبا همه بازارها را با رشد نرخ همراه ساخته است.
این موارد چهره بازارهاست اگرچه دلایل آن به موشکافی بیشتری نیاز دارد. رشد تقاضای فصلی در روزهای پایانی سال همیشه یک عرف سنتی در بازارهای کالایی بوده است و اغلب از اواخر بهمنماه آغاز شده و تا اواسط و بعضا تا اواخر اسفندماه به طول میانجامد؛ بنابراین هماکنون در اوج تقاضای فصلی هستیم و انتظار داریم این روند تا پایان هفته آینده ادامه داشته باشد. این درحالی است که تقاضای فصلی اینبار زودتر از موعد در بازارهای کالایی خودنمایی کرده و میتواند به اثرگذاری نوسان بهای آزاد و نیمایی ارز مرتبط باشد. در بازار پلیمرها اما رشد بهای نیمایی ارز اثر مستقیمی برای قیمتهای پایه در بورس کالا بر جای میگذارد بنابراین این سیگنال تاثیر قطعی و غیرقابل چشمپوشی دارد. اینکه رشد قیمت آزاد ارز هم به التهاب نرخ در بازارهای کالایی میانجامد باز هم یک عرف سنتی در بازارهای کالایی مخصوصا بازار فولاد است. مدتهاست که به تجربه ثابت شده در شرایطی که بازار به هر دلیل از پتانسیل رشد قیمتها برخوردار است؛ نوسان بهای آزاد ارز بهعنوان یک محرک روانی وارد عمل شده و خریدهای واسطهگری و سفتهبازی را رونق بخشیده است که در نهایت به رشد قیمتها منتهی میشود. این مسیرها نیز در روزهای اخیر محرکی برای رشد قیمتها و تاکنون نیز اثرگذار بوده است. البته در کنار این موارد باید به نوسان قیمتهای جهانی هم اشاره کنیم.
رنج منفی بازارهای کالایی در جهان
رخداد جالب بازارهای کالایی در جهان در روزهای اخیر تثبیت قیمتها بعد از رسیدن به یک کف قیمتی نسبی در هفتههای گذشته است و بازارها مدتی است که خود را با شرایط جدید حتی اثرات وقوع ویروس کرونا تطبیق داده بودند. این مطلب را باید در شرایطی مدنظر قرار داد که یک جریان کاهشی جدید در بازارهای کالایی در هفته جاری میلادی آغاز شده آنهم در وضعیتی که شاهد ثبات نسبی قیمت کالاییها بودیم ولی بازارها سهام افت نرخ جدی داشتند. این کاهش قیمتها که نمیتوان از کنار آن به سادگی عبور کرد اثر خود را بر بازارهای کالایی برجای گذاشت و گویی یک رنج منفی دیگر برای این بازارها به ثبت رسید تا ترس از آغاز یک دوره کاهشی جدید را در بر داشته باشد. در کنار بازارهای سهام در جهان؛ شاخصهای کالایی هم در هفته جاری میلادی یک افت نرخ جدی را تجربه کردند تا تبعیت بازارهای کالایی از بازارهای مالی مخصوصا معاملات مشتقه کالاییها باز هم مورد بحث قرار گیرد. در هر حال یک جریان نزولی جدید را در بازارهای کالایی شاهد هستیم که به مرور زمان میتوان در اینخصوص اظهارنظر دقیقتری کرد. این درحالی است که قیمتهای فعلی در بازارهای کالایی بهقدری پایین است که کاهش نرخ بیشتر، شاید از توان بازارها خارج باشد مگر آنکه ادبیات جدیدی در بازارهای جهانی حاکم شود. تنها میتوان گفت که فاز دوم شیوع کرونا را در بازارهای بینالمللی شاهد هستیم که اینبار بر بازارهای سهام کشورهای غربی اثرگذار بوده و به همین دلیل و با توجه به حجم و اهمیت آنها برای مبادلات مالی در جهان، ممکن است اثرگذاری آن گستردهتر از فاز اول آن باشد. اگر این ذهنیت صحیح باشد انتظار کاهش بیشتر قیمتها در کنار رواج ترس از شیوع کرونا در کشورهای غربی را شاهد خواهیم بود.
در آینده بازهم به این موارد خواهیم پرداخت اگرچه واقعیتهای بنیادین در بازارهای کالایی تفاوت جدی با بازارهای مالی دارد ولی اثرگذاری دادههای بازار سهام بر بازارهای کالایی با محوریت فلزات پایه را نمیتوان نادیده گرفت. هیچ بعید نیست که یک جریان کاهشی جدید و قدرتمند در بازارهای کالایی با محوریت نفتخام آغاز نشده باشد ولی نوسان قیمتها را باید از مسیر تغییر نرخ در بازارهای سهام اروپایی و آمریکایی جستوجو کنیم. تجربه نشان داده که بحرانهای بزرگ اقتصادی تا زمانی که به بازار سهام آمریکا سرایت نکرده باشد چندان قدرتمند نیست ولی سقوط نرخ در بازارهای مالی شاید این بار اثر متفاوتی بر بازارهای کالایی برجای بگذارد. اینکه بازارهای کالایی در جهان در کوتاهمدت افت نرخ را تجربه کنند بعید نیست ولی با توجه به شرایط قیمتی موجود چندان هم نمیتوان افت نرخ گسترده را برای این بازارها در نظر گرفت مگر آنکه شاهد رکودی بزرگ در بازارهای جهانی باشیم که از هماکنون نمیتوان در اینخصوص اظهارنظر قاطعی داشت.
موارد فوق به این معنی است که بازارهای کالایی داخلی از مسیر نوسان نرخهای جهانی پتانسیل بزرگی برای حمایت و رشد قیمتها در اختیار ندارد و بازار باید به نوسان قیمتهای بینالمللی و حتی نرخهای صادراتی بهعنوان یک تهدید در کوتاهمدت و شاید تا میانمدت بنگرد، اگرچه دلیل قاطعی هنوز برای تداوم افت قیمتهای جهانی بهجز در بازار پتروشیمیها شاهد نیستیم. با توجه به ویژگیهای فنی تولید در صنعت پتروشیمی، هنوز پتانسیلهای فنی افت قیمتها در این حوزه کالایی اثرگذاری قطعی نداشته است و پتانسیل کاهش قیمتها در این بازار خاص هنوز هم وجود داشته و دارد که در نوسان قیمتهای پایه در بورس کالا میتوان ردپای این شرایط قیمتی را مشاهده کرد.
موجودی بالای انبارها
التهابهای قیمتی غالبا تاریخ مصرف محدودی دارد اگرچه در برخی مواقع شاهد تداوم این روند بودهایم، ولی در نهایت بازارها بازهم به تعادل خواهند رسید. موجودی انبارها در اغلب بازارهای کالایی بهشدت بالاست و این وضعیت در بازارهایی همچون فولاد یا پلیاتیلنها شاید بالاتر باشد. این سیگنال به معنی آن است که تغییر جهت بازارها به تغییر طرزفکر و تغییر رفتار معاملهگران منتهی خواهد شد و در نهایت خریدار امروز را به فروشنده فردا تبدیل میکند. از سوی دیگر برای پایان سالجاری و اوایل سال آینده چه در داخل کشورمان و چه در کشورهای همسایه با کاهش تقاضای خرید روبهرو خواهیم بود که سیگنالی نهچندان جذاب برای بازارها بهشمار میرود. شاید همین موجودی انبارها جوابگوی نیاز بازارها و صنایع مصرفکننده باشد آنهم در شرایطی که هنوز تزریق کالا از طریق بورس و واحدهای تولیدکننده بزرگ ادامه داشته و شاید شاهد افزایش بیشتر موجودی انبارها باشیم.
درخصوص موجودی انبارها باید به طرزفکر اهالی بازار هم اشاره کرد آنهم در شرایطی که تغییر را از هماکنون میتوان در رفتارهای معاملهگران مشاهده کرد. روز گذشته و مخصوصا اواخر فعالیت بازار شاهد افزایش تخفیف در معاملات فولاد بودیم. قیمتها در بازار پلیمرها نیز شتاب رشد پیشین را ندارد و شاید تکانههای تغییر فاز بازار از هماکنون آغاز شده ولی هنوز جو روانی افت نرخ را نمیتوان به وضوح مشاهده کرد. در نهایت باید گفت که بازار در سال آینده چهره متفاوتی با سالجاری خواهد داشت و شاید قیمتهای فعلی تنها خاطرهای نهچندان جذاب برای معاملهگران بهشمار رود نه چیز بیشتری آنهم در وضعیتی که مشخص نیست رفتار اقتصادی افراد در روزها و هفتههای آینده چگونه بوده و میزان شیوع کرونا نیز چه تاثیری بر میزان تقاضا و قیمتهای محصولات در بازارهای کالایی برجای گذارد. تنها میتوان گفت که آینده بازارها با التهاب خرید فعلی همخوانی چندانی ندارد آنهم در شرایطی که نمیدانیم چه سرنوشتی برای بازار ارز رقم خواهد خورد و قیمت دلار آزاد چه مسیری را در پیش میگیرد. البته در مورد شیوع یک بیماری واگیر در کشور تجربه مشابهی وجود ندارد که بتوان به آن استناد کرد ولی قطعا حجم سفرهای داخلی و خارجی و دید و بازدید را کاهش داده و بر تقاضای افراد هم اثرگذار خواهد بود. التهاب فعلی قیمتها در بازارها همچنین موجب شده تا نرخهای موجود در بازار به سطوحی غیرمنتظره دست یابد و رکوردهای جدیدی را بهدست آورد آنهم در شرایطی که بازارهای کالایی با توجه به ویژگیهای ذاتی و بنیادین خود چندان هم به رکوردشکنیهای قیمتی خوشبین نیست. قیمتهای فعلی با شرایط موجود و دورنمای مبهم تقاضا همخوانی ندارد و بهتر است این واقعیت را بپذیریم.محمدحسین بابالو
دنیای اقتصاد