مفرغ
همزمان با ذوب سنگ مس و سنگهای همراه آن دركوره ها، گاهی فلزات و یا آلیاژهایی كه دارای نقطه ذوب پایینی هستند ناخواسته ذوب و در ته گودالها و یا كوره ها جمع می شدند كه به این صورت انواع مفرغ ها تولید شده اند. مفرغ نخستین آلیاژی است که بشر ساختهاست. از ترکیب اتفاقی مس و قلع به صورت مذاب و سرد کردن مخلوطشان مفرغ به وجود آمده است. این آلیاژ چون سخت تر از هر دو فلز مس و قلع است و حداقل 67 درصد مس دارد و برای ساختن چاقو، نیزه و مانند آن به کار می رود.در ادامه با معرفی بیشتر مفرغ و ورشو در خدمت شما هستیم.
مفرغ عصر جدید یا همان «برنز فسفری» بدلیل مقاومت، استحکام و ضریب اصطکاک کم کاربردهای فراوانی دارد. این صفت ها باعث شده از این آلیاژ در پره های موتور کشتی ها، چرخ دنده ها و کلاً اجزای متحرک ماشین ها استفاده کنند. در ساکسیفون و سیم گیتار نیز به کار می رود.
تاریخچه مفرغ در ایران
از دشتهای شمالی قبایل مهاجر، كه نژادشان از قفقاز بود به لرستان فعلی مهاجرت كردند. آن ها پس از مهاجرتشان به لرستان در دره های سرسبز كوه های زاگرس ساكن شدند. این اقوام در سوار كاری و تربیت اسب از مردم آریایی ماهرتر بودند.
این مهاجران كه از 2500 سال پیش از میلاد در هنر مفرغ ریزی مهارت داشتند پس از مهاجرتشان كه پیش از هزاره دوم قبل از میلاد روی داد، هنر مفرغ لرستان را صورتی تازه بخشیدند. محصولات مفرغی این زمان به دلیل علاقه ای كه این اقوام به سوار كاری و تربیت اسب داشتند در قالب اشیایی همچون لگام، مهار اسب، حلقه های زین و ركاب و سایر افزارهای اسب و نیز سلاح های دستی و شمشیر و مخصوصاً بت های مختلف بود. علاقه این اقوام به اسب در تزئینات این ابزارها هم اثر گذاشته و بر روی این ابزار صورت اسب دیده می شد.
اصولاً در این عصر، مفرغ كاران لرستان باالهام از نسل های پیشین در تجسم اشكال خدایان اساطیری، غالب بت ها و مجسمه های كوچك و بزرگ مذهبی و همچنین اشكال و صور گوناگون را بر روی ظروف فلزی و به دستور متولیان دین می ساختند. آن ها، انسان ها را در گورهای سنگی بزرگ، به صورت فردی و یا جمعی با اسب و لگام و زیورآلات مفرغی دفن می كردند. همچنین در این گورها انواع سلاح، پیكان، خنجر و اقسام بت های مفرغی بوده است كه متعلق به 1200 تا 1000 پیش از میلاد است.
آن ها به دوشیوه ریخته گری (قالب گیری) و چکش کاری (راپوسه) به ساخت وسایل مفرغی می پرداختند.
برای قالب گیری از اغلب از سنگ یا گل و همچنین موم گمشده استفاده می کردند. روش موم گمشده که بعدا معمول شد، به این صورت بود که ابتدا نمونه اولیه را از موم می ساختند، سپس گرداگرد شی را با گل می پوشاندند و بعد مفرغ مذاب را که درون بوته های سفالی ذوب کرده بودند درون این محفظه گلین جاری می کردند، که باعث آب شدن موم آن می شد و شی مفرغی مانند همان شکل قالب مومی در می آمدند. بیشتر اشیا مفرغی لرستان آغشته به موم هستند و این امکان وجود دارد که سازندگان اشیا مفرغی لرستان از موم کندوهای عسل استفاده کرده باشند، به خصوص که این کندوهای عسل هنوز هم در کوه های زاگرس دیده می شود و در نهایت عملیات چکش کاری و پرداخت را انجام می دادند.
چکش کاری برای ایجاد نقوش و اشکال روی ورقه های فلزی با گرم کردن پیاپی آن ها انجام می شد. بیشتر مفرغ های چکش کاری شده لرستان از جمله اکثر اشیا برجسته در این دوره به این امر اشاره دارد.
ورشو یا نقره نیکلی
نقره آلمانی، آرژِنتان، نقره نو، نیکل برنج، آلباتا، آلپاکا و یا الکتروم از نام های دیگری هستند که برای این آلیاژ به کار می رود. ورشو ساخته شده از فلزات مس، نیکل و روی است. این فلز معمولاً با ترکیب بندی ۶۰٪ مس، ۲۰٪ نیکل و ۲۰٪ روی ساخته میشود. این آلیاژ جلایی مانند نقره دارد و در برابر زنگ زدگی نیز مقاوم است. با توجه به وجود مس و روی، ورشو گاهی یکی از انواع برنج محسوب میشود. ورشو به خوبی ذوب و به آسانی قالب گیری می شود، از این جهت ساختن وسایل مختلف از آن آسان است و چون سفید رنگ و محکم و فسادناپذیر است از آن برای ساختن قاشق و چنگال و مقاومت های الکتریکی استفاده می کنند.
برخلاف نام این فلز که از آن به نقرهٔ نیکلی یاد میشود، هیچ فلز نقرهای در ترکیبات آلیاژ این فلز به کار نمی رود، مگر در مواقعی که ورشو را با نقره اندودکاری یا به اصطلاح آبکاری می کنند. نام نقره آلمانی به توسعه آن توسط فلزکاران آلمانی در قرن ۱۹ میلادی اشاره دارد که در تقلید از آلیاژ چینی شناخته شدهای به نام پاک تونگ که از ترکیب مس و نیکل به دست میآمد، بازمیگردد. در صنعت کنونی، ورشوهای تجاری مهم مانند آن هایی که دارای استاندارد ASTM B122 اند دارای مقدار قابل تَوجهی روی هستند و گاهی نیز در زیرمجموعهٔ فلز برنج قرار میگیرند.
تاریخچه ورشو
مردم چین، ورشو را برای نخستین بار و از قرن ها پیش میشناختند و از آن استفاده میکردند. در ان زمان با وجود ممنوعیت صادرات آن توسط دولت، این فلز به بخشهای مختلف هند شرقی قاچاق، با نام تجاری بای-تونگ یا پاک تونگ به معنی مس سفید به غرب وارد و در ترکیبات رنگ نقرهای این فلز، از نقره استرلینگ تقلید می شده است. بر پایه گفتههای برتهولد لافر آلمانی: ورشو یکی از هفت فلزی است که بوسیله جابرابن حیان شناخته شده است.
در اروپا، ابتدا این فلز را پاک تونگ میخواندند. اما در سال های بعد فلزکاران آلمانی موفق شدند تا یک آلیاژ مشابه را تولید کنند ونام آن را نقره آلمانی گذاشتند. با گسترش تولید نقره آلمانی در اروپا به تدریج صادرات یانگ تونگ از چین متوقف شد واین آلیاژ نام اصلی خود یعنی یانگ تونگ را از دست داد. ظاهرا چون ورشو اولین بار از کشور لهستان به ایران آمد، در ایران به نام پایتخت لهستان ورشو نام گرفت. در ایران سماورهایی که از ورشو ساخته میشد، به ویژه نوعی که در بروجرد ساخته شده شهرت داشت و به «سماور ورشو» مشهور بود.
موارد استفاده ورشو:
ورشو برای اولین بار به عنوان یک فلز پایه و برای تولید کارد و چنگال نقره اندود و دیگر ظروف نقرهای، به محبوبیت رسید. در ساختِ زیپ، کلیدهای با کیفیت بهتر، جواهرات بدلی، ساز و آلات موسیقی (مانند فلوت و کلارینت) و از اکسید آن نیز در صنعت الکترونیک استفاده میشود. همچنین از نیکل-نقره به صورت گستردهای در تولید و ساخت سکه (مانند سکه اسکودوی پرتغال و مارک آلمان شرقی) استفاده میشود. ورشو برای استفادههای صنعتی نیز کاربردهای فراوانی دارد، از جملهٔ آنها میتوان به استفاده در تولید اتصالات دریایی و بستهای لوله کشی برای افزایش مقاومت در برابر خوردگی و در سیم پیچها برای بالابردن مقاومت الکتریکی اشاره کرد.
در قرن ۱۹ و بویژه پس از سال ۱۸۶۸، جواهرسازان سرخپوست آمریکایی به راحتی قادر به تولید ورقهای نقره آلمانی شدند. آنها از این فلز برای ساخت لوازم جانبی سوارکاری نیز استفاده میکردند. از گذشته تا کنون، فلزکازان از ورشو برای ساخت گردنآویز، دستبند، بازوبند، سنجاقسر، سگکِ کمربند، گوشواره، سنجاق کروات، ظروف فلزی تزیینی و تاج پادشاهی استفاده کردهاند. بسیاری از اتصالات فلزیِ مهار اسب و زین آن، دارای آلیاژ نقرهٔ آلمانی هستند.
در اوایل قرن بیستم، و قبل از ظهور و تولد ورق فولادی، این فلز توسط خودروسازان و تولید کنندکان قطعات خودرو مورد استفاده قرار میگرفته به طوری که رولز-رویس در سال ۱۹۰۷ خوروی معروف روح نقرهای را تولید میکند.
پس از سال ۱۹۲۰ و به دلیل سهولت در استفاده صنعتی و مقاومت در برابر خوردگی برای تولید چاقوی جیبی به صورت گستردهای بکار گرفته شد. قبل از این دوره، فلز متداول، آهن بود.
منبع: گروه تأمین محتوای فولاد24